جهت دریافت کتاب زندگی نامه امام سجاد زین العابدین علیه السلام روی خط زیر کلیک کنید.
imam_sajad امام سجاد علیه السلام
اینفوگرافی زندگانی امام سجاد علیه السلام
اینفوگرافی زندگانی امام زین العابدین علیه السلام
اینفوگرافی زندگی امام سجاد علیه السلام
اینفوگرافی زندگی امام زین العابدین علیه السلام
جهت دریافت کلیپ زندگی نامه و فضائل امام سجاد علیه السلام روی خط زیر کلیک کنید.
زندگی نامه و فضائل امام سجاد علیه السلام
باسمه تعالی
زندگی نامه مختصری از امام سجاد علیه السلام
اسم مبارك آن بزرگوار علي است و مشهورترين القاب آن حضرت زين العابدين و سجّاد است و مشهورترين كنية او ابامحمد وابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش 57 سال است زيرا پانزدهم جمادي الاول سال 38 از هجرت به دنيا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت اميرالمؤمنين (ع) است و تقريباً 23 سال به پدر بزرگوار زندگي كرد. پس مدت امامت آن بزرگوار 34 سال است.
حضرت سجّاد (ع) پدري چون حسين (ع) دارد و مادرش دختر يزدگرد پادشاه ايران است كه دست عنايت حق بطور خارق العاده اين دختر را به امام حسين (ع) مي رساند. شرافت اين زن آن است كه مادر نه نفر از ائمة طاهرين مي شود و چنانچه حسين (ع) اب الائمه است. اين زن نيز ام الائمه است. و اما از نظر فضايل انساني: امام سجّاد (ع) گرچه با اهل بيت عليهم السلام وجه اشتراك در همة فضايل دارند و هيچ فرقي ميان آنان از نظر صفات و فضايل انساني نيست، اما از نظر گفتار و كردار شباهت تامّي به جدشان اميرالمؤمنين عليه السلام دارد.
ايمان امام سجاد (ع)
حضرت سجّاد نيز در دعاي ابوحمزة ثمالي مي گويد:
بك عرفتك وانت دللتني عليك وعويني اليك ولولا انت لم أدرما انت. «تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودي مرا بر خودت و دعوت نمودي به خودت و اگر نبودي، ترا نمي شناختم.»
اين گونه كمات منتهاي ايمان را مي رساند و اين همان ايمان شهودي است
علم امام سجّاد (ع)
حضرت سجاد نيز مي گويد: «اگر نمي ترسيدم كه مردم در حق ما غلوّ كنند، وقايع را تا روز قيامت مي گفتم.»
تقواي امام سجاد (ع)
حضرت سجّاد نيز مي فرمود:
تعصي الاله وانت تظهر حبّه هذا لعمري في الفعال بديع
لو كنت تظهر حبه لأطعته ان المحب لمن يحب مطيع
«خداوند را معصيت مي كني و ادعا مي كني كه او را دوست داري. به جان من اين ادعا از عجايب امور است. اگر راستي خدا را دوست داشتي او را اطاعت مي كردي، زيرا محّب هميشه مطيع محبوب است.»
در اين اشعار نيز امام سجاد مي گويد محال است كه خداوند را معصيت كنم، زيرا او را دوست دارم.
عبادت امام سجاد (ع)
دربارة اميرالمؤمنين گفته شده است كه روزها به ايجاد باغ و قنات براي فقرا و محتاجين مشغول بود، و تا به صبح عبادت مي كرد. حضرت سجّاد نيز چنين بود چه بسيار باغها و قنوات كه به دست ايشان براي ديگران آباد يا ايجاد شد. عبادت و سجدة او به حدي بود كه به زين العابدين و سجّاد ملقّب شد.
از امام باقرعلیه السلام روايت شده كه: «پدرم را مي ديدم كه از كثرت عبادت پاهاي او ورم كرده، و صورت او زرد، و گونه هاي او مجروح، و محل سجدة او پينه بسته بود.»
سخاوت، فتوت و رأفت امام سجّاد (ع)
راوي مي گويد: در محضر امام صادق (ع) بوديم كه از مناقب اميرالمؤمنين (ع) صحبت شد و گفته شد هيچ كس قدرت عمل اميرالمؤمنين را ندارد و شباهت هيچ كس به اميرالمؤمنين، بيشتر از علي بن الحسين نبوده است كه صد خانواده را اداره مي كرد. شبها گاهي هزار ركعت نماز مي خواند.»
از طريق اهل تسنن روايت شده است كه چون حضرت سجاد (ع) شهيد گشت روشن شد كه آن حضرت صد خانواده را بطور مخفي اداره مي كرده است.
زهد امام سجّاد (ع)
چنانچه اميرالمؤمنين (ع) زاهد به تمام معني بوده است و دلبستگي به مالي و به كسي جز به خداي متعال نداشته است. همچنين بوده است امام سجاد (ع) . لذا به اصحاب خود سفارش مي فرمود:
«اي ياران من، برادران من، مواظب خانة آخرت باشيد من سفارش دنيا را به شما نمي كنم زيرا شما بر آن حريص هستيد و به آن چنگ زده ايد. آيا نشنيده ايد كه حضرت عيسي به حواريون مي گفت: دنيا پل است، از روي آن بگذريد و به تعميرش نپردازيد! چه كسي روي موج آب خانه مي سازد؟ موج دريا اين دنيا است، به آن دلبستگي نداشته باشيد.»
شجاعت اميرالمؤمنين (ع)
اگر گفتار امام سجاد (ع) را در مجلس ابن زياد و در مجلس يزيد و مخصوصاً خطبة آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگيريم شجاعت اين بزرگوار نيز بر ما روشن ميشود.
سياست امام سجّاد (ع)
امام سجاد عليه السلام در مدت 35 سال پاسدار شيعه بود. مورخين معتقدند كه تدبير امام سجّاد، مدينه را و بسياري از شيعيان را از دست كساني چون يزيد و عبدالملك مروان نجات داد.
حلم امام سجاد (ع)
دربارة امام سجاد عليه السلام گفتاري نقل شده است و ايشان فرمودند:
«بر كسي گذشتم كه به من بد مي گفت. بدو گفتم كه اگر راست مي گويي خداوند متعال مرا رحمت كند، و اگر دروغ مي گويي خدا تو را بيامرزد!»
تواضع امام سجاد (ع)
آن حضرت با فقرا مي نشست، با آنان غذا مي خورد، از آنان دلجويي مي كرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، براي آنان كار مي كرد و از آنان پذيرايي مي نمود، و دربارة آنان به ديگران سفارش مي كرد.
تاريخ نويسان اقرار دارند كه امام سجاد (ع) ، دوست داشت فقيران، يتيمان و بينوايان سر سفره اش باشند و با آنها بنشيند، غذا براي آنها آماده كند و حتي غذا در دهن آنان بگذارد.
فصاحت و بلاغت امام سجّاد (ع)
امام سجّاد صحيفة كامله سجاديه را به جهان عرضه داشت. صحيفه اي كه چون آن نيامده و نخواهد آمد. صحيفه اي كه در ضمن دعا، معارف اسلام، سياست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعيات اسلام، حقانيت شيعه، حقانيت اهل بيت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقيقت، و بالاخره يك دوره معارف اسلامي را آموزش مي دهد. صحيفه اي كه محققين اسم آن را اخت القرآن، انجيل اهل بيت، زبور آل محمد نهاده اند.
جهاد امام سجاد (ع)
امام سجّاد گرچه در كربلا كشته نشد اما وجودش، بقايش و اسارتش عامل بقاي اسلام بوده است. قيام ابي عبدالله الحسين (ع) درختي بود كه در كربلا كاشته شد و آبياري و به ثمر رساندن و نگاهداري از آن به دست امام سجاد (ع) به دست زينب كبري انجام گرفت.
تدبير امام سجاد در اسارت، گريه هاي امام سجاد در مدينه، نوحه خواني و روضه خوانيهاي آن حضرت در مدت 35 سال سخنرانيش، به موقع جهادي بود فوق العاده مفيد و ثمربخش كه تحليل سياسي تاريخ، اين مطالب را نشان ميدهد.
عفو و جوانمردي امام سجّاد (ع)
دربارة امام سجّاد(ع) نيز منقول است كه: فرماندار مدينه كه دل امام سجاد (ع) را خون كرده بود، از طرف عبدالملك مروان معزول شد و امر شد كه او را به درختي ببندند و مردم بيايند و به او توهين كنند. امام سجاد (ع) اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود كه مبادا به او توهين شود! امام سجاد (ع) نزد او رفت و او را دلداري داد و نزد عبدالملك مروان وساطت او را كرد كه از اين خواري نجات يابد.
آن فرماندار معزول مي گفت از علي بن الحسين(ع) و يارانش ترس دارم زيرا به آنها ظلم بسيار كردم.
ابهت و شخصيت امام سجّاد (ع)
امام سجاد (ع) بسيار متواضع بود، ولي بزرگي شخصيّت آن بزرگوار ميان همه محفوظ بود.
در تاريخ ضبط است كه هشام بن عبدالملك به حج آمده بود و كثرت جمعيت مانع شدكه حجر الاسود را استلام كند. پس در گوشه اي براي او فرشي انداخته و نشسته بود كه امام سجّاد وارد طواف شد و وقتي به حجر الاسود رسيد، مردم كنار رفتند و حضرت مكرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. يكي از اطرافيان پرسيد: اين مرد كيست كه مردم چنين به او احترام دارند؟ هشام تجاهل كرد و گفت نمي دانم. فرزدق آنجا بود، في البداهة قصيدة مفصلي دربارة امام سجاد سرود. ما چند بيت از آن قصيده را مي آوريم: تمام قصيده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است:
هذا الذي تعرف البطحاء وطاته والبيت يعرفه والحل والحرم
«اين مردي است كه حجاز، خانة خدا، حل، حرم او را ميشناسند. نه، در كلامش نيست ـ حاجت سائل را هميشه برآورده مي كند جز در تشهد ـ كه لا اله الا الله مي گويد. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، هميشه آري بود: هنگام برخورد با مردمان چشمها را فرو مي بندد براي آنكه حيا دارد، و ديگران چشم فرو مي بندد به جهت ابهتي كه او دارد. و سخن با او نمي گويند مگر كه آن بزرگوار تبسّم كند. روز قيامت حب آنها دين است و بغض آنها كفر است و قرب و نزديكي به آنان پناه و نجات انسانها است. در نمازها ياد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چيزي است بعد از اسم خداي متعال. و نمازها به اسم آنان تمام مي شود ـ يعني در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهل بيت است و آخر مطلب كه در تشهد آخر گفته مي شود باز اسم اهل بيت است.
زندگي امام سجاد (ع)
زندگي امام سجّاد عليه السلام بسيار پرتلاطم بود. آن حضرت در بحبوحة جنگ صفين به دنيا آمد: در زمان معاويه و آن جناياتش پرورش پيدا كرده. معاويه را با كشتارهاي دسته جمعي شيعيان، با اشاعة سبّ اميرالمؤمنين در خطبه ها و بعد از نمازها ديده است. بعداً حماسة كربلا و اسارت، كه هر روزي از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زياد و مجلس يزيد را با اهل بيت پدرش پشت سر نهاد. قضية حره كه ننگي است بر دامن مسلمانان را مشاهده كرد.
يزيد سال دوم سلطنت، شخصي را با پنج هزار لشگر به مدينه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه روز مدينه را براي لشگريان خود مباح اعلام نمود.
او شاهد قضية عبدالله بن زبير است ـ كه همة بني هاشم و من جمله محمد بن حنفيه را در شعب ابي طالب جمع نمود كه بسوزاند و چون دشمن رسيد موفق نشد ـ شاهد مروان بن حكم بود كه دشمن سرسخت اهل بيت علیهمالسلام بود. شاهد حكومت عبدالملك مروان با فرماندارش حجاج بن يوسف ثقفي است. زنداني زندان حجاج بن يوسف است كه در ميان بياباني، پنجاه هزار زنداني در آن زندان بود و دميري در حياة الحيوان مي گويد خوراك آنها دو قرصه نان بود كه بيشتر آن خاكستر بود. شاهد كشتار بيشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستي با اهل بيت علیهمالسلام. 57 سال در اين دنيا زندگي كرد ولي هر روز از آن براي آن بزرگوار قتلگاهي بود.
والسلام عليه يوم ولد ويوم استشهد ويوم يبعث حياً.
در اینجا زندگی نامه دیگری از امام سجاد علیه السلام نیز ارائه می شود
امام سجاد علیه السلام
علی بن حسین | |
---|---|
|
|
نقش | امام چهارم شیعیان |
نام | علی بن حسین |
کنیه | ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمد، ابوعبداللّه |
زادروز | ۵ شعبان، ۳۸ق.؟ |
زادگاه | مدینه؟ |
مدت امامت | ۳۵ سال (۶۰ تا ۹۵ق) |
شهادت | ۲۵ محرم، ۹۵ق؟ |
مدفن | بقیع، مدینه |
محل زندگی | مدینه |
لقب(ها) | سجاد، زین العابدین، سیدالساجدین، ذوالثفنات، |
پدر | امام حسین(ع) |
مادر | شهربانو؟ |
همسر(ان) | ام عبدالله.. |
فرزند(ان) | محمد، عبدالله، حسن، حسین اکبر، زید، عمر، حسین اصغر، عبدالرحمن، سلیمان، علی، خدیجه، محمد اصغر، فاطمه، علّیه، ام کلثوم |
طول عمر | ۵۷ سال |
امامان شیعه
|
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، مشهور به امام سجاد و زین العابدین (۳۸– ۹۵ق)، چهارمین امام شیعیان. مدت امامت وی ۳۵ سال بود. امام سجاد(ع) در واقعه کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری، در جنگ شرکت نکرد. لشکر عمر بن سعد پس از شهادت امام حسین(ع) او را همراه اسیران کربلا به کوفه و شام بردند. خطبه امام سجاد در شام باعث آگاهی مردم از جایگاه اهل بیت شد.
واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد(ع) روی داد. مجموعه ادعیه و مناجات امام سجاد(ع) در کتاب صحیفه سجادیه گرد آمده است. رسالة الحقوق، رسالهای کوچک درباره تکالیف بندگان در برابر خدا و خلق خدا، منسوب به اوست.
بنابر روایات شیعه، امام سجاد(ع) به دستور ولید بن عبد الملک با سمّ به شهادت رسید. مدفن وی در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) است.
محتویات
زندگینامه
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، مشهور به امام سجاد(ع) و امام زینالعابدین(ع)، چهارمین امام شیعیان و فرزند امام حسین(ع) است و بنا بر قول مشهور، در سال ۳۸ق متولد شده است. بر این اساس، وی بخشی از حیات امام علی(ع) و نیز دوران امامت امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) را درک کرده است. اما بنابر روایات دیگر، تولد امام چهارم شیعیان، حدود سال ۴۸ق دانسته شده است.[۱]
نام و نسب مادر علی بن الحسین، از مسائل اختلافی است؛ شیخ مفید نام مادر وی را شاهزنان، دختر یزدگرد[۲] و شیخ صدوق، او را دختر یزدگرد، پسر شهریار پادشاه ایران میداند که هنگام وضع حمل او از دنیا رفته است.[۳]
امام سجاد(ع):
«پسرک من! بر بلا شکیبا باش و به حقوق دیگران تجاوز مکن و کسی را یاری مکن که زیان آن برای تو بیش از سود آن برای اوست.»
کنیه امام چهارم شیعیان، ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمّد و ابوعبداللّه گزارش شده[۴] و القاب وی، زین العابدین، سیدالساجدین، سجاد، هاشمی، علوی، مدنی، قرشی، علیاکبر است.[۵] امام سجاد(ع) در زمان خویش به نامهای «علیالخیر»، «علیالاصغر» و«علیالعابد» شهرت داشته است.[۶]
تاریخ دقیق شهادت امام سجاد(ع) روشن نیست؛ برخی آن را ۹۴[۷] و برخی دیگر سال ۹۵ دانستهاند.[۸] درباره روز درگذشت امام سجاد هم اختلافاتی وجود دارد؛ از جمله شنبه [۹] ۱۲ محرم،[۱۰] و ۲۵ محرم.[۱۱] گزارشهای دیگری نیز از جمله ۱۸، ۱۹، و ۲۲ محرم در منابع دیده میشود.[۱۲]
شهادت امام سجاد(ع)، به دستور ولید بن عبد الملک و با سمّ گزارش شده است.[۱۳] مزار او در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی(ع)،[۱۴] امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) است.
امام سجاد(ع):
«حق زن این است که بدانی خدای -عزوجل- او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و این نعمتی است از خدا بر تو.»
همسران و فرزندان
در منابع تاریخی تعداد فرزندان امام سجاد(ع) ۱۵ نفر ذکر شده که ۱۱نفر آنها پسر و ۴ نفر دختر بودهاند.[۱۵] نام فرزندان و همسران امام طبق نوشته شیخ مفید چنین است:[۱۶]
همسر | نسب | فرزندان |
---|---|---|
ام عبدالله | دختر امام حسن (ع) | امام محمد باقر(ع) |
— | کنیز | عبدالله، حسن و حسین اکبر |
جیدا | کنیز | زید و عمر |
— | کنیز | حسین اصغر، عبدالرحمن و سلیمان |
— | کنیز | علی و خدیجه |
— | کنیز | محمد اصغر |
امامت
امامت امام سجاد(ع) با شهادت امام حسین(ع) در عاشورای سال ۶۱ قمری آغاز شد و تا زمان شهادتش، یعنی سال ۹۴ قمری یا سال ۹۵ قمری ادامه داشت.
بنابر روایاتی صریح در منابع شیعی، امام سجاد(ع) جانشین و وصی حسین بن علی(ع) است.[۱۷] در احادیث نقل شده از پیامبر(ص) درباره اسامی امامان شیعه هم نام امام سجاد(ع) در میان امامان آمده است.[۱۸] متکلمان شیعه مانند شیخ مفید، برتری علمی و عملی وی بر دیگران پس از پدرش را نخستین دلیل بر امامت وی دانستهاند.[۱۹]
امامت امام سجاد(ع) ۶۱-۹۶ق
حاکمان زمان امامت امام سجاد (ع)
|
حاکمان دوره امامت امام سجاد(ع)، عبارتند از: یزید بن معاویه (۶۱- ۶۴ق)، عبد الله بن زبیر (۶۱- ۷۳) که حاکم مستقل مکه بوده است، معاویة بن یزید (چند ماه از سال ۶۴)، مروان بن حکم (نه ماه از سال ۶۵)، عبدالملک بن مروان (۶۵- ۸۶) و ولید بن عبد الملک (۸۶- ۹۶).[۲۰]
واقعه کربلا و اسارت
امام سجاد(ع) در واقعه کربلا و در روزی که امام حسین(ع) و یارانش به شهادت رسیدند، به شدت بیمار بود به گونهای که در مواردی که میخواستند او را به قتل برسانند،[۲۱] عدهای گفتند: او را همین بیماری که دارد کفایت میکند.[۲۲]
کوفه
پس از واقعه کربلا، اهل بیت امام حسین(ع) را به اسیری گرفتند و روانه کوفه و شام کردند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن امام سجاد(ع) غل و جامعه [جامعه، طوق مانندی است که دستها و گردن را با آن به هم میبندند] نهادند و چون بیمار بود، و نمیتوانست خود را بر پشت شتر نگاهدارد هر دو پای او را بر شکم شتر بستند.[۲۳]
بنابر برخی گزارشها، امام سجاد(ع) در کوفه خطبهای ایراد کرده است؛ ولی توجه به شرایط کوفه و سختگیری و بیرحمی مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرفتن چنین گزارشی را دشوار میسازد. سخنان امام سجاد(ع) در خطبه کوفه، به خطبه او در مسجد اموی دمشق بسیار شبیه است. از این رو احتمال میرود که با گذشت زمان راویان حادثهها را با هم آمیخته باشند.[۲۴]
ابن زیاد، امام سجاد(ع) و سایر اسیران کربلا را در زندان نگاه داشت و نامهای به شام نوشت و از یزید کسب تکلیف کرد. یزید پاسخ داد، اسیران و سرهای شهیدان کربلا را به شام بفرستد. ابن زیاد، امام سجاد(ع) را غل بر گردن نهاد و با اسیران همراه مُحَفّر بن ثَعلبه روانه دمشق کرد.[۲۵]
امام سجاد(ع):
«حق کسی که به تو بدی کند اینست که بر او ببخشی. و اگر دانستی که بخشیدن او بد است، داد خود را از او بگیری. خدای -تبارک و تعالی- گوید بر کسی که بدو ستم رسیده باشد و دادخواهی کند گناهی نیست.»
شام
امام سجاد(ع) در مسجد شام خطبهای خواند و خود و پدر و جد خویش را به مردم شناساند و به شامیان گفت که آنچه یزید و کارگزاران او بر زبانها انداختهاند درست نیست. پدر او خارجی نیست و نمیخواسته است جمعیت مسلمانان را بر هم بزند، و در بلاد اسلام فتنه برانگیزد. او برای حق و به دعوت مسلمانان به پاخاست تا دین را از بدعتهایی که در آن پدید شده بزداید و به سادگی و نزاهت عصر جدّ خود برساند.[۲۶]
بازگشت به مدینه
به نوشته شیخ مفید سرانجام خاندان امام حسین (ع) روز اربعین از شام به سوی مدینه حرکت کرد.[۲۷] امام سجاد (ع) که تا ۳۴ سال پس از واقعه کربلا زنده ماند، همواره تلاش میکرد یاد و خاطره شهدای کربلا را زنده نگه دارد. امام هر گاه آب مینوشید به یاد پدر بود و بر مصایب امام حسین(ع) گریه میکرد و اشک میریخت.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است، «امام زین العابدین(ع) چهل سال بر پدر بزرگوارش گریه کرد، در حالی که روزها روزه بود و شبها به نماز میایستاد، هنگام افطار که غلام حضرت برای ایشان آب و غذا میبرد، و عرض میکرد بفرمایید، حضرت میفرمود: فرزند رسول خدا گرسنه کشته شد! فرزند رسول خدا تشنه، کشته شد! و پیوسته این سخن را تکرار میکرد و گریه میکرد به گونهای که اشکهای آن حضرت با آب و غذایش مخلوط میشد. پیوسته این گونه بود تا رحلت کرد.»[۲۸]
قیامهای مهم معاصر امام سجاد
در دوران امام سجاد(ع) و پس از واقعه کربلا جنبشهای مختلفی صورت گرفت که مهمترین آنها عبارتند از:
واقعه حره
بعد از واقعه کربلا در سال ۶۳ق، مردم مدینه علیه امویان قیام کردند که این قیام حوادثی در پی داشت و به واقعه حَرّه شهرت یافت. مردم شهر با عبدالله بن حنظله -که پدرش حنظله به غسیل الملائکه معروف بود- بیعت کردند و بنی امیه را که شمار آنان به ۱۰۰۰ تن میرسید، نخست در خانه مروان بن حکم به محاصره افکندند، سپس از شهر بیرون راندند.[۲۹] امام سجاد(ع) از آغاز شورش خود را کنارکشید و با مردم هم داستان نگشت، چون پایان کار را میدانست.[۳۰]
در روزهای پرگیرودار واقعه حره، مروان (از دشمنان اهل بیت(ع)) نزد عبدالله بن عمر رفت و از او خواست تا خانواده وی را نزد خود نگاه دارد، ولی عبدالله نپذیرفت. مروان چون از حمایت او ناامید شد پناه به امام سجاد(ع) برد. امام با بزرگواری خاص خود خواهش او را قبول فرمود و کسان مروان را همراه با زن و فرزند خود به ینبع (چشمه ساری نزدیک مدینه از جانب راست کوه رضوی) فرستاد.[۳۱]
امام در این حادثه، ۴۰۰ خانواده را در کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر مسلم بن عقبه (فرمانده لشکر یزید در واقعه حره) در مدینه بود هزینه آنان را میپرداخت.[۳۲]
قیام توابین
نهضت توابین یکی دیگر از نهضتهای پس از واقعه کربلا بود که رهبری آن را سلیمان بن صرد خزاعی، به همراهی تنی چند از دیگر سرشناسان شیعه در کوفه بر عهده داشتند. توابین در مجموع بر آن بودند تا در صورت پیروزی، امامت جامعه را به اهل بیت(ع) بسپارند و به طبع از نسل فاطمه(س)، کسی جز علی بن حسین(ع) برای این کار وجود نداشت. اما رابطه سیاسی خاصی بین امام سجاد(ع) و توابین وجود نداشته است.[۳۳]
قیام مختار
قیام مختار نیز سومین جنبش مهم پس از واقعه کربلا است که درباره ارتباط امام سجاد(ع) با این جنبش نیز ابهاماتی وجود دارد. این ارتباط نه تنها از زاویه نگرش سیاسی، بلکه از جنبه اعتقادی (پیروی مختار از محمد بن حنفیه)نیز مشکلاتی را در بردارد. گفته شده که مختار پس از آنکه موفق شد در کوفه شیعیانی را به سوی خود جذب کند، از امام سجاد(ع) استمداد جست، اما امام روی خوش نشان نداد.[۳۴]
فضائل و مناقب
عبادت
مالک بن انس میگوید: علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند تا اینکه از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زین العابدین» میگویند.[۳۵]
ابن عبد ربّه مینویسد: هنگامی که علی بن حسین آماده نماز میشد، لرزه عجیبی وجودش را فرا میگرفت. از ایشان در این باره سؤال شد، فرمود: «وای بر شما! آیا میدانید که من در برابر چه کسی میخواهم بایستم و در برابر چه کسی میخواهم مناجات کنم؟!»[۳۶]
مالک بن انس میگوید: هنگامی که علی بن حسین احرام بست، لبیک اللّهمّ لبیک را قرائت کرد و در همان لحظه، بیهوش شده و از مرکب خود به زمین افتاد.[۳۷]
کمک به فقرا
ابو حمزه ثمالی میگوید: علی بن حسین شبانه مقداری غذا بر دوش خود میگذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا میرساند و میفرمود: «صدقه ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش میکند.»[۳۸]
محمد بن اسحاق میگوید: مردمی در مدینه زندگی میکردند و نمیدانستند معاش آنها از کجا تأمین میشود؛ با درگذشت علی بن الحسین غذای شبانه آنان قطع شد.[۳۹]
امام سجاد(ع):
«حق خواهنده، دادن بدو بمقدار نیاز است. حق کسی که چیزی از او خواسته شده اینست که اگر داد، از او با سپاس و قدردانی از فضل او، پذیری. و اگر نداد عذر او را قبول کنی.»
شب هنگام انبانهای نان را بر پشت خود برمیداشت و به خانه مستمندان میرفت و میگفت: صدقه پنهانی، آتش غضب پروردگار را خاموش میکند. برداشتن این انبانها بر پشت او اثر نهاده بود و چون به جوار پروردگار رفت به هنگام شست و شوی آن حضرت آن نشانهها را بر پشت او دیدند[۴۰] ابن سعد نویسد: چون مستمندی نزد او میآمد، برمیخواست و حاجت او را روا میکرد و میگفت: صدقه پیش از آنکه به دست خواهنده برسد، به دست خدا میرسد.[۴۱]
سالی، قصد حج کرد. خواهرش سکینه توشهای به ارزش هزار درهم برای وی آماده ساخت. چون به حره رسید، آن توشه را نزد او بردند. امام همه آن را میان مستمندان پخش فرمود.[۴۲]
علی بن الحسین(ع) پسر عموئی مستمند داشت. شب هنگام چنانکه وی او را نشناسد، نزدش میرفت و چند دینار بدو میبخشید. آن مرد میگفت: علی بن الحسین رعایت خویشاوندی را نمیکند، خدا او را سزا دهد. امام این سخنان را میشنید و شکیبائی و بردباری میکرد و خود را بدان خویشاوند نمیشناساند. چون به دیدار خدا رفت آن احسان از آن مرد بریده شد و دانست که آن مرد نیکوکار علی بن الحسین بوده است پس بر سر مزار او رفت و گریه کرد.[۴۳]
ابونعیم نویسد: دو بار مال خود را با مستمندان قسمت کرد و گفت: خداوند بنده مؤمن گناهکار توبهکننده را دوست دارد[۴۴] و نویسد: مردم او را بخیل میدانستند و چون به جوار حق رفت دانستند که هزینه صد خانوار را عهدهدار بوده است.[۴۵] چون گدائی نزد او میآمد، میگفت مرحبا به کسی که توشه مرا به آخرت میبرد.[۴۶]
رفتار با بردگان
از تلاشهای امام، که هم جنبه دینی داشت و هم جنبه سیاسی، توجه به بردگان بود؛ قشری که بخصوص از زمان خلیفه دوم(عمر بن خطاب) به بعد و مخصوصا در عصر امویان، مورد شدیدترین فشارهای اجتماعی بودند و از محرومترین طبقات جامعه اسلامی در قرون اولیه بهشمار میرفتند.
امام سجاد(ع)، مانند امیرالمؤمنین علی(ع) که با برخورد اسلامی خویش بخشی از موالی عراق را به سمت خویش جذب کرد، کوشید تا حیثیت اجتماعی این قشر را بالا برد.
سید الاهل نوشته است: امام سجاد(ع)در حالی که نیازی به بردگان نداشت، آنها را میخرید. این خریدن تنها برای آزاد کردن آنها بود. بردگان که چنین نیتی از امام میدیدند، خود را در معرض او مینهادند تا امام آنها را بخرد. امام سجاد(ع) در هر زمان و موقعیتی به آزادی آنها میپرداخت، به طوری که در شهر مدینه عده زیادی، همچون یک لشکر از موالی آزاد شده، از زن و مرد، به چشم میخورد که همگی از موالی امام بودند.[۴۷]
آثار
امام سجاد(ع):
بارالها، چنان کن که از هیبت پدر و مادرم همانسان که از هیبت پادشاه خودکامه، بیمناک باشم و به آنان چون مادری مهربان نیکی کنم. و طاعت مرا نسبت به آنان و نیکویی مرا درباره ایشان در نظرم از خواب در چشم خسته شیرینتر کن و از آب خنک در کام تشنه گواراتر. چندان که خرسندی شان را بر خرسندی خود برتری دهم، و آرزوشان را بر آرزوی خود مقدم بدارم، و نیکویی آنان را، هرچند اندک، درباره خود بسیار شمارم، و نیکویی خود را در مورد آنان، هر چند بسیار، اندک انگارم.
شیخ مفید مینویسد: علمایاهل سنت علوم بسیاری را از امام سجاد(ع) نقل کردهاند و پندها، دعاها، احادیثی در فضل قرآن، حلال و حرام، جنگها و روزها (تاریخ) از وی بجا مانده است که نزد علما مشهور است.[۴۸] گفتنی است از امام سجاد حدود سیصد حدیث در کتب اربعه شیعه آمده است.[۴۹]
همچنین مجمع جهانی اهل بیت کتابی با عنوان کتاب شناسی امام سجاد، صحیفه سجادیه و رساله حقوق را به چاپ رسانده که کتب مرتبط با امام سجاد (ع) را معرفی نموده است.
صحیفه سجادیه
صحیفه سجادیه، مجموعه دعاهای امام سجاد(ع) و آینهای است که تصویر اجتماع آن روز -به ویژه مدینه– را در آن میتوان دید: بیزاری از کردار و گفتار زشت مردم آن روز و پناه بردن به خدا از آنچه میبیند و میشنود، و روشن نمودن راه درست در پرتو تربیت دین و قرآن و پاکیزه ساختن جان ها از آلایش؛ گویی امام میخواهد تا آنجا که ممکن است، به زبان دعا مردم را از شیطان ببرد و به خدا پیوند دهد.[۵۰] افراد مختلفی صحیفه سجادیه را به فارسی ترجمه و منتشر کرده اند.
رساله حقوق
رساله حقوق، یکی از چند اثر منسوب به امام سجاد(ع) است. در این رساله ۵۱ حق (یا ۵۰ حق طبق برخی نسخه ها) شمارش شده است.[۵۱] این اثر را افراد مختلفی به فارسی برگردانیدهاند و بارها به چاپ رسیده است.
برخی از حق های شمارش شده در این رساله از این قرار است:
- حق خدا
- حق نفس
- حق زبان
- حق نماز
- حق صدقه
- حق معلم
- حق رعیت
- حق زن
- حق مادر
- حق پدر
- حق فرزند
- حق برادر
- حق بنده
- حق همنشین
- حق همسایه
- حق وامخواه
- حق خصم بر تو
- حق شادکننده تو
- حق بدکننده
- حق اهل ذمه
دعای سحر مشهور به دعای ابوحمزه
این دعا را امام زینالعابدین در سحرهای ماه رمضان میخواند و ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده است. این دعا دربردارنده مفاهیمی متعالی و تعابیری شیوا و فصیح است.
زیارت امین الله
زیارتنامهای است که امام سجاد (ع) هنگام زیارت مزار حضرت علی (ع) خوانده است.[۵۲]
یاران و شاگردان
- ابوحمزه ثُمالی: راوی، محدّث و مفسّر امامی قرن دوم که از اصحاب امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) بود.
- ابوخالد کابلی: ملقب به كنكر، از رجال شیعی سده اول قمری و از اصحاب امام سجاد(ع) و امام باقر (ع).
- اَبان بن تَغلِب: ادیب، قاری، فقیه، مفسّر و از محدّثان بنام امامیه که محضر امام سجاد (ع)، امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) را درک کرد.
- جابر بن عبدالله انصاری: صحابی پیامبر اسلام(ص) است که در بسیاری از غزوهها و سرایا شرکت کرد. جابر، راوی حدیث لوح است – که دربردارنده نام امامان شیعه از زبان پیامبر(ص) است. جابر را از اصحاب امام علی (ع) و ائمه تا امام باقر (ع) دانستهاند.
- سُلَیم بن قیس هلالی: از اصحاب خاصّ چهار امام نخست شیعه(ع) که محضر امام باقر(ع) را هم درک کرده است. او از قدیمیترین علمای شیعه و بزرگان اصحاب ائمه(ع) و مورد وثوق آنان بوده و نزد ایشان از محبوبیت خاصّی برخوردار بوده است.
- حسن بن محمد بن حنفیه: از محدّثان قرن اول، فرزند محمد بن حنفیه و نواده علی بن ابیطالب (ع) است.
- سعید بن مسیب بن حزن قرشی مخزومی: از تابعین که او را از فقهای هفتگانه مدینه در زمان امام سجاد(ع) به شمار آوردهاند.
- سعید بن جُبَیر: مفسر و از تابعین و اصحاب امام سجاد(ع) است.
- محمد بن جُبَیر بن مُطعِم
سخنان بزرگان اهل سنت درباره وی
جاحظ:
-
- کسی را ندیدم که در فضیلت او شک داشته باشد و یا در مقدم بودن او سخنی گوید.[۵۵]
پانویس
- قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۲۶۶.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۷.
- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۱۲۸.
- ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۴،ص۳۸۶؛ کسروی، موسوعة رجال الکتب التسعة، ج۳، ص۶۴؛ ابوحاتم رازی، الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۷۸؛ دولابی، الکنی و الاسماء، ج۱، ص۱۴۷؛ سیوطی، طبقات الحفّاظ، ص۳۷؛ ذهبی المقتنی فی سرد الکنی، ج۱، ص۱۹۹؛ مزّی، تهذیب الکمال، ج۱۳، ص۲۳۶.
- ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۸۶؛ ذهبی، العِبَر، ج۱، ص۸۳؛ مزّی، تهذیب الکمال، ج۱۳، ص۲۳۶؛ ابن تغری، النجوم الزاهرة، ج۱، ص۲۲۹؛ ابن خَلَّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۶۶؛ ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۲۳۱؛ کسروی، موسوعة رجال الکتب التسعة، ج۳، ص۶۴.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۲۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۹۶۲م، ج۱۵، ص۲۷۳.
- الإتحاف بحب الأشراف، الشبراوی، ص:۲۷۶.
- شیخ مفید، الإرشاد، ج۲، ص۱۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۶۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۶۰.
- امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱،ص:۶۲۹.
- الإتحاف بحب الأشراف، الشبراوی ،ص:۲۷۶.
- منتهی الآمال، شیخ عباس قمی ،ج۲،ص:۱۱۶۷.
- امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۶۲۹.
- شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ص۱۴۳.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۸.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۵.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۵.
- کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، صص ۱۸۸-۱۸۹.
- شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۴ق، ص۲۱۱؛ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۱۸۲-۱۸۱.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۸.
- شیخ مفید، الارشاد، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ص۲۵۴; مجلسی، بحار الانوار، المکتبة الاسلامیه، ج۴۶، ص۱۲.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۳.
- طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۴۶۹.
- شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص۵۱-۵۲.
- شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص۵۶-۵۷.
- شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص ۵۸-۵۹.
- شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۷۵.
- منتظرالقائم، تاریخ امامت، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۹، به نقل از: شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲۶.
- سید بن طاووس، اللهوف، ص۲۹۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۴۹؛ شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ج۱، ص۷۹۴.
- شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۸۲-۸۳.
- شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸۶.
- طبری نوشته است که امام سجاد(ع) با مروان دوستی قدیمی داشت. ولی این سخنی بیاساس است چرا که مروان هیچگاه به بنی هاشم روی خوش نشان نداده است. بنابراین جایی برای دوستی او با امام(ع) نبوده است. طبری میخواهد جوانمردی را که خاندان هاشم از حد اعلای آن برخوردار بودهاند نادیده بگیرد و آن را به حساب دوستی شخصی بگذارد. شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸۳.
- شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸۶.
- نک: جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ص۲۸۶.
- طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۱۲۶.
- ذهبی، العِبَر، ج۱، ص۸۳.
- ابن عبد ربه، عقدالفرید، ج۳، ص۱۶۹؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۹۲.
- ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۲.
- ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۴، ص۳۹۳.
- ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۳.
- حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۷۷؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۱۵۴؛ صفة الصفوة ج ۲ ص ۱۵۴؛ خصال ص ۶۱۶؛ علل الشرایع ص ۲۳۱؛ بحار ص ۹۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص ۱۴۷-۱۴۸.
- طبقات ج ۵ ص ۱۶۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
- اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۷۸؛ صفة الصفوة ج ۲ ص ۵۴؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
- اربلی، کشف الغمه، ج،۲ ص۱۰۷؛ حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۴۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
- همان کتاب ص ۱۳۶ طبری بخش ۳ ص.۲۴۸۲ طبقات ج ۵ ص ۱۶۲؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
- صفة الصفوة ج ۲ ص ۵۴؛ حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ طبقات ج ۵ ص ۱۶۴؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
- کشف الغمه ج ۲ ص ۷۷؛ مناقب ج ۴ ص ۱۵۴؛ حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ بحار ص ۱۳۷؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
- سید الاهل، زین العابدین، صص ۷، ۴۷. .
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۳.
- منتظر القائم، تاریخ امامت، ۱۳۹۰ش، ص۱۷۲.
- شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۰۵.
- شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۶۹-۱۷۰.
- ابن مشهدی، المزار الکبیر، ص۲۸۵؛ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۳۹.
- ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۹، ص۱۲۴؛ الذهبی، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۷۵؛ الامینی، تکملة الغدیر، ج۲، ص۴۰۶.
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۹۶۲م، ج۱۵، ص۲۷۴.
- ابن عنبه، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص۱۹۴؛ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۰۸.
منابع
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء الکتب العربیة، ۱۹۶۲م.
- ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی أنساب آل أبی طالب، تصحیح محمدحسن آل الطالقانی، نجف، منشورات المطبعة الحیدریة، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
- ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، مطبعة المبارکة المرتضویة، ۱۳۵۶ق.
- ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۷۸ش.
- ابن کثیر، البدایة والنهایة، تحقیق علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
- امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳ق.
- امینی، عبدالحسین، تکملة الغدیر: ثمرات الاسفار الی الاقطار، تحقیق مرکز الامیر لاحیاء التراث الاسلامی، بیروت، مرکز الغدیر للدراسات و النشر و التوزیع، ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م.
- ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
- ذهبی، محمد بن احمد، سیر أعلام النبلاء، تحقیق شعیب ارناووط، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۴ق.
- سید الاهل، عبدالعزیز، زین العابدین، قاهره، مکتبة وهبة، ۱۹۶۱م.
- شبروای، جمال الدین، الإتحاف بحب الأشراف، قم، دارالکتاب، ۱۴۲۳ق.
- شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین(ع)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۵ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا(ع)، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- صحیفه سجادیه، ترجمه اسدالله مبشری، تهران، نشر نی، ۱۳۷۰ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۳۷۶ش.
- قمی، شیخ عباس، منتهی الامال فی تواریخ النبی و الال، قم، دلیل ما، ۱۳۷۹ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- منتظر القائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، چاپ پانزدهم، ۱۳۹۰ش.
پیوند به بیرون
پیشین: امام حسین(ع) |
امام چهارم شیعیان دوازدهامامی ۶۱-۹۵ هجری قمری |
پسین: امام محمد باقر(ع) |
|
|
|