زندگینامه امام علی سجاد (علیه السلام)

 

جهت دریافت کتاب زندگی نامه امام سجاد زین العابدین علیه السلام روی خط زیر کلیک کنید.

imam_sajad امام سجاد علیه السلام   

 

 

 

 

اینفوگرافی زندگانی امام سجاد علیه السلام

اینفوگرافی زندگانی امام زین العابدین علیه السلام

اینفوگرافی زندگی امام سجاد علیه السلام

اینفوگرافی زندگی امام زین العابدین علیه السلام

 

 

 

 

 

 

 

جهت دریافت کلیپ زندگی نامه و فضائل امام سجاد علیه السلام روی خط زیر کلیک کنید.

 

زندگی نامه و فضائل امام سجاد علیه السلام

 

 

 

 

باسمه تعالی

زندگی نامه مختصری از امام سجاد علیه السلام


اسم مبارک آن بزرگوار علی است و مشهورترین القاب آن حضرت زین العابدین و سجّاد است و مشهورترین کنیه او ابامحمد وابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش ۵۷ سال است زیرا پانزدهم جمادی الاول سال ۳۸ از هجرت به دنیا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت امیرالمؤمنین (ع) است و تقریباً ۲۳ سال به پدر بزرگوار زندگی کرد. پس مدت امامت آن بزرگوار ۳۴ سال است.

حضرت سجّاد (ع) پدری چون حسین (ع) دارد و مادرش دختر یزدگرد پادشاه ایران است که دست عنایت حق بطور خارق العاده این دختر را به امام حسین (ع) می رساند. شرافت این زن آن است که مادر نه نفر از ائمه طاهرین می شود و چنانچه حسین (ع) اب الائمه است. این زن نیز ام الائمه است. و اما از نظر فضایل انسانی: امام سجّاد (ع) گرچه با اهل بیت علیهم السلام وجه اشتراک در همه فضایل دارند و هیچ فرقی میان آنان از نظر صفات و فضایل انسانی نیست، اما از نظر گفتار و کردار شباهت تامّی به جدشان امیرالمؤمنین علیه السلام دارد.

ایمان امام سجاد (ع)

حضرت سجّاد نیز در دعای ابوحمزه ثمالی می گوید:
 
بک عرفتک وانت دللتنی علیک وعوینی الیک ولولا انت لم أدرما انت. «تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودی مرا بر خودت و دعوت نمودی به خودت و اگر نبودی، ترا نمی شناختم

این گونه کمات منتهای ایمان را می رساند و این همان ایمان شهودی است

علم امام سجّاد (ع)

حضرت سجاد نیز می گوید: «اگر نمی ترسیدم که مردم در حق ما غلوّ کنند، وقایع را تا روز قیامت می گفتم

تقوای امام سجاد (ع)

حضرت سجّاد نیز می فرمود:

تعصی الاله وانت تظهر حبّه                  هذا لعمری فی الفعال بدیع

لو کنت تظهر حبه لأطعته                   ان المحب لمن یحب مطیع

«خداوند را معصیت می کنی و ادعا می کنی که او را دوست داری. به جان من این ادعا از عجایب امور است. اگر راستی خدا را دوست داشتی او را اطاعت می کردی، زیرا محّب همیشه مطیع محبوب است

در این اشعار نیز امام سجاد می گوید محال است که خداوند را معصیت کنم، زیرا او را دوست دارم.

عبادت امام سجاد (ع)

درباره امیرالمؤمنین گفته شده است که روزها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول بود، و تا به صبح عبادت می کرد. حضرت سجّاد نیز چنین بود چه بسیار باغها و قنوات که به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد. عبادت و سجده او به حدی بود که به زین العابدین و سجّاد ملقّب شد.

از امام باقرعلیه السلام روایت شده که: «پدرم را می دیدم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده، و صورت او زرد، و گونه های او مجروح، و محل سجده او پینه بسته بود

سخاوت، فتوت و رأفت امام سجّاد (ع)

راوی می گوید: در محضر امام صادق (ع) بودیم که از مناقب امیرالمؤمنین (ع) صحبت شد و گفته شد هیچ کس قدرت عمل امیرالمؤمنین را ندارد و شباهت هیچ کس به امیرالمؤمنین، بیشتر از علی بن الحسین نبوده است که صد خانواده را اداره می کرد. شبها گاهی هزار رکعت نماز می خواند

از طریق اهل تسنن روایت شده است که چون حضرت سجاد (ع) شهید گشت روشن شد که آن حضرت صد خانواده را بطور مخفی اداره می کرده است.

زهد امام سجّاد (ع)

چنانچه امیرالمؤمنین (ع) زاهد به تمام معنی بوده است و دلبستگی به مالی و به کسی جز به خدای متعال نداشته است. همچنین بوده است امام سجاد (ع) . لذا به اصحاب خود سفارش می فرمود:


 «ای یاران من، برادران من، مواظب خانه آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمی کنم زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زده اید. آیا نشنیده اید که حضرت عیسی به حواریون می گفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید! چه کسی روی موج آب خانه می سازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته باشید

شجاعت امیرالمؤمنین (ع)

اگر گفتار امام سجاد (ع) را در مجلس ابن زیاد و در مجلس یزید و مخصوصاً خطبه آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگیریم شجاعت این بزرگوار نیز بر ما روشن میشود.

سیاست امام سجّاد (ع)

امام سجاد علیه السلام در مدت ۳۵ سال پاسدار شیعه بود. مورخین معتقدند که تدبیر امام سجّاد، مدینه را و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک مروان نجات داد.

حلم امام سجاد (ع)

درباره امام سجاد علیه السلام گفتاری نقل شده است و ایشان فرمودند:

 «بر کسی گذشتم که به من بد می گفت. بدو گفتم که اگر راست می گویی خداوند متعال مرا رحمت کند، و اگر دروغ می گویی خدا تو را بیامرزد

تواضع امام سجاد (ع)

آن حضرت با فقرا می نشست، با آنان غذا می خورد، از آنان دلجویی می کرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، برای آنان کار می کرد و از آنان پذیرایی می نمود، و درباره آنان به دیگران سفارش می کرد.

تاریخ نویسان اقرار دارند که امام سجاد (ع) ، دوست داشت فقیران، یتیمان و بینوایان سر سفره اش باشند و با آنها بنشیند، غذا برای آنها آماده کند و حتی غذا در دهن آنان بگذارد.

فصاحت و بلاغت امام سجّاد (ع)

امام سجّاد صحیفه کامله سجادیه را به جهان عرضه داشت. صحیفه ای که چون آن نیامده و نخواهد آمد. صحیفه ای که در ضمن دعا، معارف اسلام، سیاست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعیات اسلام، حقانیت شیعه، حقانیت اهل بیت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقیقت، و بالاخره یک دوره معارف اسلامی را آموزش می دهد. صحیفه ای که محققین اسم آن را اخت القرآن، انجیل اهل بیت، زبور آل محمد نهاده اند.

جهاد امام سجاد (ع)

امام سجّاد گرچه در کربلا کشته نشد اما وجودش، بقایش و اسارتش عامل بقای اسلام بوده است. قیام ابی عبدالله الحسین (ع)  درختی بود که در کربلا کاشته شد و آبیاری و به ثمر رساندن و نگاهداری از آن به دست امام سجاد (ع) به دست زینب کبری انجام گرفت.

تدبیر امام سجاد در اسارت، گریه های امام سجاد در مدینه، نوحه خوانی و روضه خوانیهای آن حضرت در مدت ۳۵ سال سخنرانیش، به موقع جهادی بود فوق العاده مفید و ثمربخش که تحلیل سیاسی تاریخ، این مطالب را نشان می‌دهد.

عفو و جوانمردی امام سجّاد (ع)

درباره امام سجّاد(ع)  نیز منقول است که: فرماندار مدینه که دل امام سجاد (ع) را خون کرده بود، از طرف عبدالملک مروان معزول شد و امر شد که او را به درختی ببندند و مردم بیایند و به او توهین کنند. امام سجاد (ع) اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود که مبادا به او توهین شود! امام سجاد (ع) نزد او رفت و او را دلداری داد و نزد عبدالملک مروان وساطت او را کرد که از این خواری نجات یابد.

آن فرماندار معزول می گفت از علی بن الحسین(ع)  و یارانش ترس دارم زیرا به آنها ظلم بسیار کردم.

ابهت و شخصیت امام سجّاد (ع)

امام سجاد (ع) بسیار متواضع بود، ولی بزرگی شخصیّت آن بزرگوار میان همه محفوظ بود.

در تاریخ ضبط است که هشام بن عبدالملک به حج آمده بود و کثرت جمعیت مانع شدکه حجر الاسود را استلام کند. پس در گوشه ای برای او فرشی انداخته و نشسته بود که امام سجّاد وارد طواف شد و وقتی به حجر الاسود رسید، مردم کنار رفتند و حضرت مکرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. یکی از اطرافیان پرسید: این مرد کیست که مردم چنین به او احترام دارند؟ هشام تجاهل کرد و گفت نمی دانم. فرزدق آنجا بود، فی البداهه قصیده مفصلی درباره امام سجاد سرود. ما چند بیت از آن قصیده را می آوریم: تمام قصیده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است:

هذا الذی تعرف البطحاء وطاته               والبیت یعرفه والحل والحرم

«این مردی است که حجاز، خانه خدا، حل، حرم او را می‌شناسند. نه، در کلامش نیست ـ حاجت سائل را همیشه برآورده می کند جز در تشهد ـ که لا اله الا الله می گوید. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، همیشه آری بود: هنگام برخورد با مردمان چشمها را فرو می بندد برای آنکه حیا دارد، و دیگران چشم فرو می بندد به جهت ابهتی که او دارد. و سخن با او نمی گویند مگر که آن بزرگوار تبسّم کند. روز قیامت حب آنها دین است و بغض آنها کفر است و قرب و نزدیکی به آنان پناه و نجات انسانها است. در نمازها یاد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چیزی است بعد از اسم خدای متعال. و نمازها به اسم آنان تمام می شود ـ یعنی در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهل بیت است و آخر مطلب که در تشهد آخر گفته می شود باز اسم اهل بیت است.

 زندگی امام سجاد (ع)

زندگی امام سجّاد علیه السلام بسیار پرتلاطم بود. آن حضرت در بحبوحه جنگ صفین به دنیا آمد: در زمان معاویه و آن جنایاتش پرورش پیدا کرده. معاویه را با کشتارهای دسته جمعی شیعیان، با اشاعه سبّ امیرالمؤمنین در خطبه ها و بعد از نمازها دیده است. بعداً حماسه کربلا و اسارت، که هر روزی از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زیاد و مجلس یزید را با اهل بیت پدرش پشت سر نهاد. قضیه حره که ننگی است بر دامن مسلمانان را مشاهده کرد.

یزید سال دوم سلطنت، شخصی را با پنج هزار لشگر به مدینه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه روز مدینه را برای لشگریان خود مباح اعلام نمود.

او شاهد قضیه عبدالله بن زبیر است ـ که همه بنی هاشم و من جمله محمد بن حنفیه را در شعب ابی طالب جمع نمود که بسوزاند و چون دشمن رسید موفق نشد ـ شاهد مروان بن حکم بود که دشمن سرسخت اهل بیت علیهم‌السلام بود. شاهد حکومت عبدالملک مروان با فرماندارش حجاج بن یوسف ثقفی است. زندانی زندان حجاج بن یوسف است که در میان بیابانی، پنجاه هزار زندانی در آن زندان بود و دمیری در حیاه الحیوان می گوید خوراک آنها دو قرصه نان بود که بیشتر آن خاکستر بود. شاهد کشتار بیشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستی با اهل بیت علیهم‌السلام. ۵۷ سال در این دنیا زندگی کرد ولی هر روز از آن برای آن بزرگوار قتلگاهی بود.

والسلام علیه یوم ولد ویوم استشهد ویوم یبعث حیاً.

 

 

 

 

در اینجا زندگی نامه دیگری از امام سجاد علیه السلام  نیز ارائه می شود

 

 

امام سجاد علیه السلام

(تغییرمسیر از امام سجاد)
علی بن حسین

قبرستان بقیع.JPG

 

 

 

 

 

 

 

نقش امام چهارم شیعیان
نام علی بن حسین
کنیه ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمد، ابوعبداللّه
زادروز ۵ شعبان، ۳۸ق.؟
زادگاه مدینه؟
مدت امامت ۳۵ سال (۶۰ تا ۹۵ق)
شهادت ۲۵ محرم، ۹۵ق؟
مدفن بقیع، مدینه
محل زندگی مدینه
لقب(ها) سجاد، زین العابدین، سیدالساجدین، ذوالثفنات،
پدر امام حسین(ع)
مادر شهربانو؟
همسر(ان) ام عبدالله..
فرزند(ان) محمد، عبدالله، حسن، حسین اکبر، زید، عمر، حسین اصغر، عبدالرحمن، سلیمان، علی، خدیجه، محمد اصغر، فاطمه، علّیه، ام کلثوم
طول عمر ۵۷ سال

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

امامان شیعه
امام علی · امام حسن · امام حسین · امام سجاد · امام باقر · امام صادق · امام کاظم · امام رضا · امام جواد · امام هادی · امام حسن عسکری · امام مهدی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، مشهور به امام سجاد و زین العابدین (۳۸۹۵ق)، چهارمین امام شیعیان. مدت امامت وی ۳۵ سال بود. امام سجاد(ع) در واقعه کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری، در جنگ شرکت نکرد. لشکر عمر بن سعد پس از شهادت امام حسین(ع) او را همراه اسیران کربلا به کوفه و شام بردند. خطبه امام سجاد در شام باعث آگاهی مردم از جایگاه اهل بیت شد.

واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد(ع) روی داد. مجموعه ادعیه و مناجات امام سجاد(ع) در کتاب صحیفه سجادیه گرد آمده است. رساله الحقوق، رساله‌ای کوچک درباره تکالیف بندگان در برابر خدا و خلق خدا، منسوب به اوست.

بنابر روایات شیعه، امام سجاد(ع) به دستور ولید بن عبد الملک با سمّ به شهادت رسید. مدفن وی در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) است.

محتویات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

زندگی‌نامه

علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، مشهور به امام سجاد(ع) و امام زین‌العابدین(ع)، چهارمین امام شیعیان و فرزند امام حسین(ع) است و بنا بر قول مشهور، در سال ۳۸ق متولد شده است. بر این اساس، وی بخشی از حیات امام علی(ع) و نیز دوران امامت امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) را درک کرده است. اما بنابر روایات دیگر، تولد امام چهارم شیعیان، حدود سال ۴۸ق دانسته شده است.[۱]

نام و نسب مادر علی بن الحسین، از مسائل اختلافی است؛ شیخ مفید نام مادر وی را شاه‌زنان، دختر یزدگرد[۲] و شیخ صدوق، او را دختر یزدگرد، پسر شهریار پادشاه ایران می‌داند که هنگام وضع حمل او از دنیا رفته است.[۳]

امام سجاد(ع):
«پسرک من! بر بلا شکیبا باش و به حقوق دیگران تجاوز مکن و کسی را یاری مکن که زیان آن برای تو بیش از سود آن برای اوست.»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۶۰.

کنیه امام چهارم شیعیان، ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمّد و ابوعبداللّه گزارش شده[۴] و القاب وی، زین العابدین، سیدالساجدین، سجاد، هاشمی، علوی، مدنی، قرشی، علی‌اکبر است.[۵] امام سجاد(ع) در زمان خویش به نام‌های «علی‌الخیر»، «علی‌الاصغر» و«علی‌العابد» شهرت داشته است.[۶]

تاریخ دقیق شهادت امام سجاد(ع) روشن نیست؛ برخی آن را ۹۴[۷] و برخی دیگر سال ۹۵ دانسته‌اند.[۸] درباره روز درگذشت امام سجاد هم اختلافاتی وجود دارد؛ از جمله شنبه [۹] ۱۲ محرم،[۱۰] و ۲۵ محرم.[۱۱] گزارش‌های دیگری نیز از جمله ۱۸، ۱۹، و ۲۲ محرم در منابع دیده می‌شود.[۱۲]

شهادت امام سجاد(ع)، به دستور ولید بن عبد الملک و با سمّ گزارش شده است.[۱۳] مزار او در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی(ع)،[۱۴] امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) است.

امام سجاد(ع):
«حق زن این است که بدانی خدای -عزوجل- او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و این نعمتی است از خدا بر تو.»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همسران و فرزندان

در منابع تاریخی تعداد فرزندان امام سجاد(ع) ۱۵ نفر ذکر شده که ۱۱نفر آنها پسر و ۴ نفر دختر بوده‌اند.[۱۵] نام فرزندان و همسران امام طبق نوشته شیخ مفید چنین است:[۱۶]

همسر نسب فرزندان
ام عبدالله دختر امام حسن (ع) امام محمد باقر(ع)
کنیز عبدالله، حسن و حسین اکبر
جیدا کنیز زید و عمر
کنیز حسین اصغر، عبدالرحمن و سلیمان
کنیز علی و خدیجه
کنیز محمد اصغر

امامت

امامت امام سجاد(ع) با شهادت امام حسین(ع) در عاشورای سال ۶۱ قمری آغاز شد و تا زمان شهادتش، یعنی سال ۹۴ قمری یا سال ۹۵ قمری ادامه داشت.

بنابر روایاتی صریح در منابع شیعی، امام سجاد(ع) جانشین و وصی حسین بن علی(ع) است.[۱۷] در احادیث نقل شده از پیامبر(ص) درباره اسامی امامان شیعه هم نام امام سجاد(ع) در میان امامان آمده است.[۱۸] متکلمان شیعه مانند شیخ مفید، برتری علمی و عملی وی بر دیگران پس از پدرش را نخستین دلیل بر امامت وی دانسته‌اند.[۱۹]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

امامت امام سجاد(ع) ۶۱-۹۶ق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عبدالله بن زبیر۶۱-۷۳ق (در حجاز)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حاکمان زمان امامت امام سجاد (ع)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


حاکمان دوره امامت امام سجاد(ع)، عبارتند از: یزید بن معاویه (۶۱- ۶۴ق)، عبد الله بن زبیر (۶۱- ۷۳) که حاکم مستقل مکه بوده است، معاویه بن یزید (چند ماه از سال ۶۴)، مروان بن حکم (نه ماه از سال ۶۵)، عبدالملک بن مروان (۶۵- ۸۶) و ولید بن عبد الملک (۸۶- ۹۶).[۲۰]

واقعه کربلا و اسارت

نوشتار اصلی: واقعه کربلا

امام سجاد(ع) در واقعه کربلا و در روزی که امام حسین(ع) و یارانش به شهادت رسیدند، به شدت بیمار بود به گونه‌ای که در مواردی که می‌خواستند او را به قتل برسانند،[۲۱] عده‌ای گفتند: او را همین بیماری که دارد کفایت می‌کند.[۲۲]

کوفه

پس از واقعه کربلا، اهل بیت امام حسین(ع) را به اسیری گرفتند و روانه کوفه و شام کردند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن امام سجاد(ع) غل و جامعه [جامعه، طوق مانندی است که دست‌ها و گردن را با آن به هم می‌بندند] نهادند و چون بیمار بود، و نمی‌توانست خود را بر پشت شتر نگاهدارد هر دو پای او را بر شکم شتر بستند.[۲۳]

بنابر برخی گزارش‌ها، امام سجاد(ع) در کوفه خطبه‌ای ایراد کرده است؛ ولی توجه به شرایط کوفه و سختگیری و بی‌رحمی مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرفتن چنین گزارشی را دشوار می‌سازد. سخنان امام سجاد(ع) در خطبه کوفه، به خطبه او در مسجد اموی دمشق بسیار شبیه است. از این رو احتمال می‌رود که با گذشت زمان راویان حادثه‌ها را با هم آمیخته باشند.[۲۴]

ابن زیاد، امام سجاد(ع) و سایر اسیران کربلا را در زندان نگاه داشت و نامه‌ای به شام نوشت و از یزید کسب تکلیف کرد. یزید پاسخ داد، اسیران و سرهای شهیدان کربلا را به شام بفرستد. ابن زیاد، امام سجاد(ع) را غل بر گردن نهاد و با اسیران همراه مُحَفّر بن ثَعلبه روانه دمشق کرد.[۲۵]

امام سجاد(ع):
«حق کسی که به تو بدی کند اینست که بر او ببخشی. و اگر دانستی که بخشیدن او بد است، داد خود را از او بگیری. خدای -تبارک و تعالی- گوید بر کسی که بدو ستم رسیده باشد و دادخواهی کند گناهی نیست.»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شام

امام سجاد(ع) در مسجد شام خطبه‌ای خواند و خود و پدر و جد خویش را به مردم شناساند و به شامیان گفت که آنچه یزید و کارگزاران او بر زبان‌ها انداخته‌اند درست نیست. پدر او خارجی نیست و نمی‌خواسته است جمعیت مسلمانان را بر هم بزند، و در بلاد اسلام فتنه برانگیزد. او برای حق و به دعوت مسلمانان به پاخاست تا دین را از بدعت‌هایی که در آن پدید شده بزداید و به سادگی و نزاهت عصر جدّ خود برساند.[۲۶]

بازگشت به مدینه

به نوشته شیخ مفید سرانجام خاندان امام حسین (ع) روز اربعین از شام به سوی مدینه حرکت کرد.[۲۷] امام سجاد (ع) که تا ۳۴ سال پس از واقعه کربلا زنده ماند، همواره تلاش می‌کرد یاد و خاطره شهدای کربلا را زنده نگه دارد. امام هر گاه آب می‌نوشید به یاد پدر بود و بر مصایب امام حسین(ع) گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت.

در روایتی از امام صادق(ع) آمده است، «امام زین العابدین(ع) چهل سال بر پدر بزرگوارش گریه کرد، در حالی که روزها روزه بود و شب‌ها به نماز می‌ایستاد، هنگام افطار که غلام حضرت برای ایشان آب و غذا می‌برد، و عرض می‌کرد بفرمایید، حضرت می‌فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه کشته شد! فرزند رسول خدا تشنه، کشته شد! و پیوسته این سخن را تکرار می‌کرد و گریه می‌کرد به گونه‌ای که اشک‌های آن حضرت با آب و غذایش مخلوط می‌شد. پیوسته این گونه بود تا رحلت کرد.»[۲۸]

قیام‌های مهم معاصر امام سجاد

در دوران امام سجاد(ع) و پس از واقعه کربلا جنبش‌های مختلفی صورت گرفت که مهمترین آنها عبارتند از:

واقعه حره

نوشتار اصلی: واقعه حره

بعد از واقعه کربلا در سال ۶۳ق، مردم مدینه علیه امویان قیام کردند که این قیام حوادثی در پی داشت و به واقعه حَرّه شهرت یافت. مردم شهر با عبدالله بن حنظله -که پدرش حنظله به غسیل الملائکه معروف بود- بیعت کردند و بنی امیه را که شمار آنان به ۱۰۰۰ تن می‌رسید، نخست در خانه مروان بن حکم به محاصره افکندند، سپس از شهر بیرون راندند.[۲۹] امام سجاد(ع) از آغاز شورش خود را کنارکشید و با مردم هم داستان نگشت، چون پایان کار را می‌دانست.[۳۰]

در روزهای پرگیرودار واقعه حره، مروان (از دشمنان اهل بیت(ع)) نزد عبدالله بن عمر رفت و از او خواست تا خانواده وی را نزد خود نگاه دارد، ولی عبدالله نپذیرفت. مروان چون از حمایت او ناامید شد پناه به امام سجاد(ع) برد. امام با بزرگواری خاص خود خواهش او را قبول فرمود و کسان مروان را همراه با زن و فرزند خود به ینبع (چشمه ساری نزدیک مدینه از جانب راست کوه رضوی) فرستاد.[۳۱]

امام در این حادثه، ۴۰۰ خانواده را در کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر مسلم بن عقبه (فرمانده لشکر یزید در واقعه حره) در مدینه بود هزینه آنان را می‌پرداخت.[۳۲]

قیام توابین

نوشتار اصلی: قیام توابین

نهضت توابین یکی دیگر از نهضت‌های پس از واقعه کربلا بود که رهبری آن را سلیمان بن صرد خزاعی، به همراهی تنی چند از دیگر سرشناسان شیعه در کوفه بر عهده داشتند. توابین در مجموع بر آن بودند تا در صورت پیروزی، امامت جامعه را به اهل بیت(ع) بسپارند و به طبع از نسل فاطمه(س)، کسی جز علی بن حسین(ع) برای این کار وجود نداشت. اما رابطه سیاسی خاصی بین امام سجاد(ع) و توابین وجود نداشته است.[۳۳]

قیام مختار

نوشتار اصلی: قیام مختار

قیام مختار نیز سومین جنبش مهم پس از واقعه کربلا است که درباره ارتباط امام سجاد(ع) با این جنبش نیز ابهاماتی وجود دارد. این ارتباط نه تنها از زاویه نگرش سیاسی، بلکه از جنبه اعتقادی (پیروی مختار از محمد بن حنفیه)نیز مشکلاتی را در بردارد. گفته شده که مختار پس از آنکه موفق شد در کوفه شیعیانی را به سوی خود جذب کند، از امام سجاد(ع) استمداد جست، اما امام روی خوش نشان نداد.[۳۴]

فضائل و مناقب

عبادت

مالک بن انس می‌گوید: علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت نماز می‌خواند تا اینکه از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زین العابدین» می‌گویند.[۳۵]

ابن عبد ربّه می‌نویسد: هنگامی که علی بن حسین آماده نماز می‌شد، لرزه عجیبی وجودش را فرا می‌گرفت. از ایشان در این باره سؤال شد، فرمود: «وای بر شما! آیا می‌دانید که من در برابر چه کسی می‌خواهم بایستم و در برابر چه کسی می‌خواهم مناجات کنم؟!»[۳۶]

مالک بن انس می‌گوید: هنگامی که علی بن حسین احرام بست، لبیک اللّهمّ لبیک را قرائت کرد و در همان لحظه، بیهوش شده و از مرکب خود به زمین افتاد.[۳۷]

کمک به فقرا

ابو حمزه ثمالی می‌گوید: علی بن حسین شبانه مقداری غذا بر دوش خود می‌گذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می‌رساند و می‌فرمود: «صدقه ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش می‌کند.»[۳۸]

محمد بن اسحاق می‌گوید: مردمی در مدینه زندگی می‌کردند و نمی‌دانستند معاش آنها از کجا تأمین می‌شود؛ با درگذشت علی بن الحسین غذای شبانه آنان قطع شد.[۳۹]

امام سجاد(ع):
«حق خواهنده، دادن بدو بمقدار نیاز است. حق کسی که چیزی از او خواسته شده اینست که اگر داد، از او با سپاس و قدردانی از فضل او، پذیری. و اگر نداد عذر او را قبول کنی.»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شب هنگام انبان‌های نان را بر پشت خود برمی‌داشت و به خانه مستمندان می‌رفت و می‌گفت: صدقه پنهانی، آتش غضب پروردگار را خاموش می‌کند. برداشتن این انبان‌ها بر پشت او اثر نهاده بود و چون به جوار پروردگار رفت به هنگام شست و شوی آن حضرت آن نشانه‌ها را بر پشت او دیدند[۴۰] ابن سعد نویسد: چون مستمندی نزد او می‌آمد، برمی‌خواست و حاجت او را روا می‌کرد و می‌گفت: صدقه پیش از آنکه به دست خواهنده برسد، به دست خدا می‌رسد.[۴۱]

سالی، قصد حج کرد. خواهرش سکینه توشه‌ای به ارزش هزار درهم برای وی آماده ساخت. چون به حره رسید، آن توشه را نزد او بردند. امام همه آن را میان مستمندان پخش فرمود.[۴۲]

علی بن الحسین(ع) پسر عموئی مستمند داشت. شب هنگام چنانکه وی او را نشناسد، نزدش می‌رفت و چند دینار بدو می‌بخشید. آن مرد می‌گفت: علی بن الحسین رعایت خویشاوندی را نمی‌کند، خدا او را سزا دهد. امام این سخنان را می‌شنید و شکیبائی و بردباری می‌کرد و خود را بدان خویشاوند نمی‌شناساند. چون به دیدار خدا رفت آن احسان از آن مرد بریده شد و دانست که آن مرد نیکوکار علی بن الحسین بوده است پس بر سر مزار او رفت و گریه کرد.[۴۳]

ابونعیم نویسد: دو بار مال خود را با مستمندان قسمت کرد و گفت: خداوند بنده مؤمن گناهکار توبه‌کننده را دوست دارد[۴۴] و نویسد: مردم او را بخیل می‌دانستند و چون به جوار حق رفت دانستند که هزینه صد خانوار را عهده‌دار بوده است.[۴۵] چون گدائی نزد او می‌آمد، می‌گفت مرحبا به کسی که توشه مرا به آخرت می‌برد.[۴۶]

رفتار با بردگان

از تلاش‌های امام، که هم جنبه دینی داشت و هم جنبه سیاسی، توجه به بردگان بود؛ قشری که بخصوص از زمان خلیفه دوم(عمر بن خطاب) به بعد و مخصوصا در عصر امویان، مورد شدیدترین فشارهای اجتماعی بودند و از محروم‌ترین طبقات جامعه اسلامی در قرون اولیه به‌شمار می‌رفتند.

امام سجاد(ع)، مانند امیرالمؤمنین علی(ع) که با برخورد اسلامی خویش بخشی از موالی عراق را به سمت خویش جذب کرد، کوشید تا حیثیت اجتماعی این قشر را بالا برد.

سید الاهل نوشته است: امام سجاد(ع)در حالی که نیازی به بردگان نداشت، آنها را می‌خرید. این خریدن تنها برای آزاد کردن آنها بود. بردگان که چنین نیتی از امام می‌دیدند، خود را در معرض او می‌نهادند تا امام آنها را بخرد. امام سجاد(ع) در هر زمان و موقعیتی به آزادی آنها می‌پرداخت، به طوری که در شهر مدینه عده زیادی، همچون یک لشکر از موالی آزاد شده، از زن و مرد، به چشم می‌خورد که همگی از موالی امام بودند.[۴۷]

آثار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قرآن با دست خط منسوب به امام سجاد (ع) که در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

امام سجاد(ع):
بارالها، چنان کن که از هیبت پدر و مادرم همانسان که از هیبت پادشاه خودکامه، بیمناک باشم و به آنان چون مادری مهربان نیکی کنم. و طاعت مرا نسبت به آنان و نیکویی مرا درباره ایشان در نظرم از خواب در چشم خسته شیرینتر کن و از آب خنک در کام تشنه گواراتر. چندان که خرسندی شان را بر خرسندی خود برتری دهم، و آرزوشان را بر آرزوی خود مقدم بدارم، و نیکویی آنان را، هرچند اندک، درباره خود بسیار شمارم، و نیکویی خود را در مورد آنان، هر چند بسیار، اندک انگارم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

صحیفه سجادیه، دعای ۲۴، ص۱۵۲.

شیخ مفید می‌نویسد: علمایاهل سنت علوم بسیاری را از امام سجاد(ع) نقل کرده‌اند و پندها، دعاها، احادیثی در فضل قرآن، حلال و حرام، جنگ‌ها و روزها (تاریخ) از وی بجا مانده است که نزد علما مشهور است.[۴۸] گفتنی است از امام سجاد حدود سیصد حدیث در کتب اربعه شیعه آمده است.[۴۹]

همچنین مجمع جهانی اهل بیت کتابی با عنوان کتاب شناسی امام سجاد، صحیفه سجادیه و رساله حقوق را به چاپ رسانده که کتب مرتبط با امام سجاد (ع) را معرفی نموده است.

صحیفه سجادیه

نوشتار اصلی: صحیفه سجادیه

صحیفه سجادیه، مجموعه دعاهای امام سجاد(ع) و آینه‌ای است که تصویر اجتماع آن روز -به ویژه مدینه– را در آن می‌توان دید: بیزاری از کردار و گفتار زشت مردم آن روز و پناه بردن به خدا از آنچه می‌بیند و می‌شنود، و روشن نمودن راه درست در پرتو تربیت دین و قرآن و پاکیزه ساختن جان ها از آلایش؛ گویی امام می‌خواهد تا آنجا که ممکن است، به زبان دعا مردم را از شیطان ببرد و به خدا پیوند دهد.[۵۰] افراد مختلفی صحیفه سجادیه را به فارسی ترجمه و منتشر کرده اند.

رساله حقوق

نوشتار اصلی: رساله الحقوق

رساله حقوق، یکی از چند اثر منسوب به امام سجاد(ع) است. در این رساله ۵۱ حق (یا ۵۰ حق طبق برخی نسخه ها) شمارش شده است.[۵۱] این اثر را افراد مختلفی به فارسی برگردانیده‌اند و بارها به چاپ رسیده است.

برخی از حق های شمارش شده در این رساله از این قرار است:

  1. حق خدا
  2. حق نفس
  3. حق زبان
  4. حق نماز
  5. حق صدقه
  6. حق معلم
  7. حق رعیت
  8. حق زن
  9. حق مادر
  10. حق پدر
  11. حق فرزند
  12. حق برادر
  13. حق بنده
  14. حق همنشین
  15. حق همسایه
  16. حق وام‌خواه
  17. حق خصم بر تو
  18. حق شادکننده تو
  19. حق بدکننده
  20. حق اهل ذمه

دعای سحر مشهور به دعای ابوحمزه

نوشتار اصلی: دعای ابوحمزه ثمالی

این دعا را امام زین‌العابدین در سحرهای ماه رمضان می‌خواند و ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده است. این دعا دربردارنده مفاهیمی متعالی و تعابیری شیوا و فصیح است.

زیارت امین الله

نوشتار اصلی: زیارت امین الله

زیارتنامه‌ای است که امام سجاد (ع) هنگام زیارت مزار حضرت علی (ع) خوانده است.[۵۲]

یاران و شاگردان

  • سُلَیم بن قیس هلالی: از اصحاب خاصّ چهار امام نخست شیعه(ع) که محضر امام باقر(ع) را هم درک کرده است. او از قدیمی‌ترین علمای شیعه و بزرگان اصحاب ائمه(ع) و مورد وثوق آنان بوده و نزد ایشان از محبوبیت خاصّی برخوردار بوده است.
  • محمد بن جُبَیر بن مُطعِم

سخنان بزرگان اهل سنت درباره وی

محمد بن مسلم زهری:

نه هاشمی‌ای را برتر از او و نه کسی را فقیه‌تر از او دیدم.[۵۳]

شافعی:

او فقیه‌ترین مردم مدینه بود.[۵۴]

جاحظ:

کسی را ندیدم که در فضیلت او شک داشته باشد و یا در مقدم بودن او سخنی گوید.[۵۵]

پانویس

  1.  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۲۶۶.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۷.
  •  
  • شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۱۲۸.
  •  
  • ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۴،ص۳۸۶؛ کسروی، موسوعه رجال الکتب التسعه، ج۳، ص۶۴؛ ابوحاتم رازی، الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۷۸؛ دولابی، الکنی و الاسماء، ج۱، ص۱۴۷؛ سیوطی، طبقات الحفّاظ، ص۳۷؛ ذهبی المقتنی فی سرد الکنی، ج۱، ص۱۹۹؛ مزّی، تهذیب الکمال، ج۱۳، ص۲۳۶.
  •  
  • ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۸۶؛ ذهبی، العِبَر، ج۱، ص۸۳؛ مزّی، تهذیب الکمال، ج۱۳، ص۲۳۶؛ ابن تغری، النجوم الزاهره، ج۱، ص۲۲۹؛ ابن خَلَّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۶۶؛ ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۲۳۱؛ کسروی، موسوعه رجال الکتب التسعه، ج۳، ص۶۴.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۲۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۹۶۲م، ج۱۵، ص۲۷۳.
  •  
  • الإتحاف بحب الأشراف، الشبراوی، ص:۲۷۶.
  •  
  • شیخ مفید، الإرشاد، ج‏۲، ص۱۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۶۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۶۰.
  •  
  • امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‏۱،ص:۶۲۹.
  •  
  • الإتحاف بحب الأشراف، الشبراوی ،ص:۲۷۶.
  •  
  • منتهی الآمال، شیخ عباس قمی ،ج‏۲،ص:۱۱۶۷.
  •  
  • امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‏۱، ص۶۲۹.
  •  
  • شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ص۱۴۳.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۸.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۵.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۵.
  •  
  • کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، صص ۱۸۸-۱۸۹.
  •  
  • شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۴ق، ص۲۱۱؛ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۱۸۲-۱۸۱.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۸.
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ص۲۵۴; مجلسی، بحار الانوار، المکتبه الاسلامیه، ج۴۶، ص۱۲.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۳.
  •  
  • طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۴۶۹.
  •  
  • شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص۵۱-۵۲.
  •  
  • شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص۵۶-۵۷.
  •  
  • شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص ۵۸-۵۹.
  •  
  • شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۷۵.
  •  
  • منتظرالقائم، تاریخ امامت، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۹، به نقل از: شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲۶.
  •  
  • سید بن طاووس، اللهوف، ص۲۹۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۴۹؛ شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ج۱، ص۷۹۴.
  •  
  • شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۸۲-۸۳.
  •  
  • شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸۶.
  •  
  • طبری نوشته است که امام سجاد(ع) با مروان دوستی قدیمی داشت. ولی این سخنی بی‌اساس است چرا که مروان هیچگاه به بنی هاشم روی خوش نشان نداده است. بنابراین جایی برای دوستی او با امام(ع) نبوده است. طبری می‌خواهد جوانمردی را که خاندان هاشم از حد اعلای آن برخوردار بوده‌اند نادیده بگیرد و آن را به حساب دوستی شخصی بگذارد. شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸۳.
  •  
  • شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸۶.
  •  
  • نک: جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ص۲۸۶.
  •  
  • طوسی، اختیار معرفه الرجال، ص۱۲۶.
  •  
  • ذهبی، العِبَر، ج۱، ص۸۳.
  •  
  • ابن عبد ربه، عقدالفرید، ج۳، ص۱۶۹؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۹۲.
  •  
  • ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۲.
  •  
  • ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۴، ص۳۹۳.
  •  
  • ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۳.
  •  
  • حلیه الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۷۷؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۱۵۴؛ صفه الصفوه ج ۲ ص ۱۵۴؛ خصال ص ۶۱۶؛ علل الشرایع ص ۲۳۱؛ بحار ص ۹۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص ۱۴۷-۱۴۸.
  •  
  • طبقات ج ۵ ص ۱۶۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
  •  
  • اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۷۸؛ صفه الصفوه ج ۲ ص ۵۴؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
  •  
  • اربلی، کشف الغمه، ج،۲ ص۱۰۷؛ حلیه الاولیاء ج ۳ ص ۱۴۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
  •  
  • همان کتاب ص ۱۳۶ طبری بخش ۳ ص.۲۴۸۲ طبقات ج ۵ ص ۱۶۲؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
  •  
  • صفه الصفوه ج ۲ ص ۵۴؛ حلیه الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ طبقات ج ۵ ص ۱۶۴؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
  •  
  • کشف الغمه ج ۲ ص ۷۷؛ مناقب ج ۴ ص ۱۵۴؛ حلیه الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ بحار ص ۱۳۷؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۴۸.
  •  
  • سید الاهل، زین العابدین، صص ۷، ۴۷. .
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۳.
  •  
  • منتظر القائم،‌ تاریخ امامت، ۱۳۹۰ش، ص۱۷۲.
  •  
  • شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۰۵.
  •  
  • شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۶۹-۱۷۰.
  •  
  • ابن مشهدی، المزار الکبیر، ص۲۸۵؛ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۳۹.
  •  
  • ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۱۲۴؛ الذهبی، تذکره الحفاظ، ج۱، ص۷۵؛ الامینی، تکمله الغدیر، ج۲، ص۴۰۶.
  •  
  • ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۹۶۲م، ج۱۵، ص۲۷۴.
  •  
  1. ابن عنبه، عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص۱۹۴؛ شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۰۸.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع

  • ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۹۶۲م.
  • ابن عنبه، احمد بن علی، عمده الطالب فی أنساب آل أبی طالب، تصحیح محمدحسن آل الطالقانی، نجف، منشورات المطبعه الحیدریه، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
  • ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، مطبعه المبارکه المرتضویه، ۱۳۵۶ق.
  • ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۳۷۸ش.
  • ابن کثیر، البدایه والنهایه، تحقیق علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
  • امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳ق.
  • امینی، عبدالحسین، تکمله الغدیر: ثمرات الاسفار الی الاقطار، تحقیق مرکز الامیر لاحیاء التراث الاسلامی، بیروت، مرکز الغدیر للدراسات و النشر و التوزیع، ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م.
  • ذهبی، محمد بن احمد، تذکره الحفاظ، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • ذهبی، محمد بن احمد، سیر أعلام النبلاء، تحقیق شعیب ارناووط، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۱۴ق.
  • سید الاهل، عبدالعزیز، زین العابدین، قاهره، مکتبه وهبه، ۱۹۶۱م.
  • شبروای، جمال الدین، الإتحاف بحب الأشراف، قم، دارالکتاب، ۱۴۲۳ق.
  • شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین(ع)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۵ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا(ع)، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • صحیفه سجادیه، ترجمه اسدالله مبشری، تهران، نشر نی، ۱۳۷۰ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، ۱۳۷۶ش.
  • قمی، شیخ عباس، منتهی الامال فی تواریخ النبی و الال، قم، دلیل ما، ۱۳۷۹ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • منتظر القائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، چاپ پانزدهم، ۱۳۹۰ش.

پیوند به بیرون

پیشین:
امام حسین(ع)
امام چهارم شیعیان دوازده‌امامی
۶۱-۹۵ هجری قمری
پسین:
امام محمد باقر(ع)