امام حسین سیدالشهداء (علیه السلام)

 

جهت دریافت ;کتابی از زندگی نامه امام حسین علیه السلام روی خط زیر کلیک کنید.

http://farsi.khamenei.ir/others-page?id=24518

 

 

 


  اینفوگرافی زندگانی امام حسین علیه السلام

 

 

منبع:

http://fa.wikishia.net

 

 

امام حسین علیه السلام

(تغییرمسیر از حسین بن علی (ع))
حسین بن علی
ضریح امام حسین5.jpg

 

 

 

 

 

 

ضریح امام حسین(ع)
نقش امام سوم شیعیان
نام حسین بن علی
کنیه اباعبدالله
زادروز ۳ شعبان، سال ۴ قمری.
زادگاه مدینه
مدت امامت حدود ۱۰ سال (از ۵۰ تا ابتدای ۶۱ق.)
شهادت ۱۰ محرم (عاشوراسال ۶۱ قمری.
مدفن کربلا
محل زندگی مدینه، کوفه
لقب(ها) زکی، سید الشهدا، ثار الله
پدر امام علی(ع)
مادر حضرت فاطمه(س)
همسر(ان) رباب، لیلا، ام اسحاق، شهربانو(اختلافی)
فرزند(ان) امام سجاد، علی اکبر ، علی اصغر، سکینه، فاطمه، جعفر
طول عمر ۵۷ سال

 

 

 

امامان شیعه
امام علی · امام حسن · امام حسین · امام سجاد · امام باقر · امام صادق · امام کاظم · امام رضا · امام جواد · امام هادی · امام حسن عسکری · امام مهدی 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حسین بن علی بن ابی‌طالب(ع)، مشهور به اباعبدالله و سیدالشهداء (۴۶۱قامام سوم شیعیان، فرزند دوم امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و نوه حضرت محمد(ص)، که ده سال امامت شیعیان را بر عهده داشت و در واقعه عاشورا به شهادت رسید.

بنابر گزارش‌های تاریخی شیعه و اهل سنت، پیامبر(ص) هنگام تولد او گریست و از شهادتش خبر داد و نام «حسین» را برای او برگزید. رسول خدا، حسنین را بسیار دوست داشت و همه را به دوست داشتن آن دو سفارش می‌کرد. امام حسین(ع) از اصحاب کسا، از حاضران در ماجرای مباهله و یکی از اهل بیت پیامبر است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است. روایت‌های متعددی از حضرت محمد(ص) در فضیلت امام حسین نقل شده است از جمله «حسن و حسین سرور جوانان بهشت‌اند» و «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.»

از زندگی سومین امام شیعیان در مدت سه دهه پس از وفات پیامبر(ص)، گزارش‌های اندکی وجود دارد. او در دوره خلافت امیرالمؤمنین(ع) در کنار ایشان بود و در جنگ‌های آن دوره شرکت داشت. در زمان امامت امام حسن(ع) پیرو و پشتیبان او بود و اقدام او در صلح با معاویه را تایید کرد. پس از شهادت وی نیز، تا زمانی که معاویه زنده بود، به پیمان برادر وفادار ماند و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان کوفه که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنی‌امیه اعلام آمادگی کردند، آنان را به صبر تا زمان مرگ معاویه فراخواند.

دوره امامت حسین بن علی(ع) با حکومت معاویه همزمان بود. هر چند معاویه مانند خلفای سه‌گانه در ظاهر به حسین(ع) احترام می‌گذاشت ولی او در مواردی به عملکرد معاویه سخت اعتراض کرد، از جمله پس از کشته شدن حجر بن عدی نامه‌ای توبیخ‌آمیز برای او نوشت. در ماجرای ولایتعهدی یزید نیز از پذیرش بیعت خودداری کرد و در سخنانی در حضور معاویه و دیگران، این اقدام معاویه را نکوهید و یزید را فردی نالایق خواند و خود را سزاوار خلافت دانست. خطبه امام حسین در منا را نیز موضعی سیاسی در برابر امویان به شمار آورده‌اند.

پس از مرگ معاویه، امام حسین(ع) بیعت با یزید را مشروع ندانست و با توجه به فرمان یزید برای کشتن او در صورت خودداری از بیعت، در ۲۷ رجب سال ۶۰ق از مدینه به مکه رفت. در مدت چهار ماه حضور در مکه، نامه‌های فراوانی از سوی مردم کوفه برای پذیرش زمامداری دریافت کرد و پس از آنکه فرستاده‌اش مسلم بن عقیل، همدلی کوفیان را تایید کرد، در ۸ ذی‌الحجه، پیش از آنکه از پیمان‌شکنی بعدی کوفیان و کشته شدن مسلم باخبر شود، به سمت کوفه حرکت کرد.

وقتی ابن زیاد والی کوفه از حرکت حسین(ع) به سمت کوفه باخبر شد، لشکری به سوی او فرستاد و پس از آنکه سپاهیان حر بن یزید راه را بر امام بستند، او مجبور شد مسیر خود را به سمت کربلا تغییر دهد. در روز عاشورا میان امام حسین و یارانش و لشکر کوفه به فرماندهی عمر بن سعد جنگی درگرفت که به شهادت امام و حدود ۷۲ نفر از یارانش انجامید. پس از آن، زنان و کودکان و امام سجاد(ع) که آن زمان بیمار بود، به اسارت درآمدند و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند. پیکر امام حسین و یارانش روز ۱۱ یا ۱۳ محرم توسط بنی‌اسد در کربلا به خاک سپرده شد.

درباره حرکت امام حسین از مدینه تا کربلا، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. بر اساس یک دیدگاه او برای تشکیل حکومت قیام کرد ولی برخی معتقدند، این حرکت برای حفظ جان بود.

شهادت حسین بن علی(ع) تاثیر عمیقی بر مسلمانان و شیعیان در طول تاریخ داشته و الهام‌بخش مبارزات و قیام‌های متعددی بوده است. شیعیان به پیروی از امامان شیعه اهتمام ویژه‌ای به گریه و سوگواری بر حسین بن علی، به ویژه در ماه محرم و صفر دارند. زیارت امام حسین نیز در روایات معصومین مورد تاکید قرار گرفته و حرم او زیارتگاه شیعیان است.

حسین بن علی(ع) افزون بر جایگاهی که در میان شیعیان به عنوان سومین امام و سرور شهیدان دارد، نزد اهل سنت نیز به سبب فضایلی که از زبان پیامبر(ص) درباره او نقل شده و همچنین ایستادگی او در برابر یزید، گرامی داشته می‌شود.

مجموعه سخنان و آثار او در قالب حدیث، دعا، نامه، شعر و خطبه در کتاب موسوعه کلمات الامام الحسین و کتاب مسند الامام الشهید گردآوری شده و درباره شخصیت و زندگی وی نیز، آثار فراوانی در قالب دانشنامه‌، زندگی‌نامه، مقتل و تاریخ تحلیلی نگاشته شده است.

گاه‌شمار زندگی امام حسین(ع)
تابلوی عصر عاشورا.jpg
۳ یا ۵ شعبان
۴ق.
تولد[۱]
۷ق. نزول آیه تطهیر در مورد اصحاب کساء[۲]
۲۴ ذی‌الحجه ۹ق. حضور در مباهله[۳]
ربیع‌الاول ۱۱ق. رفتن به درِ خانه انصار و اهل بدر به همراه پدر، مادر و برادرش، برای باز پس گرفتن حق خلافت امام علی(ع).[۴]
ذی‌الحجه ۳۵ق محافظت از عثمان در برابر شورشیان‌ به دستور امام علی(ع)[۵]
ذی‌الحجه ۳۵ ق خواندن خطبه برای مردم پس از بیعت آنان با امام علی[۶]
جمادی‌الآخر ۳۶ق. حضور در جنگ جمل[۷]
صفر ۳۷ق حضور در جنگ صفین[۸]
صفر ۳۸ق حضور در جنگ نهروان[۹]
۴۱ق. بازگشت از کوفه به مدینه[۱۰]
۲۸ صفر ۵۰ق. شهادت امام حسن(ع)[۱۱] و آغاز امامت امام حسین(ع)
۵۱ یا ۵۲ یا ۵۳ق.[۱۲] نوشتن نامه اعتراض‌آمیز به معاویه برای کشتن حجر بن عدی و یارانش
۵۸ق. ایراد خطبه در منا[۱۳]
۲۶ رجب ۶۰ق. احضار به دارالاماره برای بیعت با یزید[۱۴]
۲۸ رجب ۶۰ق. خروج از مدینه به سمت مکه [۱۵]
۳ شعبان ۶۰ق. ورود به مکه[۱۶]
۱۰ تا ۱۴ رمضان ۶۰ق. دریافت نامه‌هایی از سوی کوفیان[۱۷]
۱۵ رمضان ۶۰ق. اعزام مسلم به عنوان نماینده خود به کوفه[۱۸]
۸ ذیحجه ۶۰ق. خروج از مکه به سمت کوفه.[۱۹]
۲ محرم ۶۰ق. ورود به کربلا.[۲۰]
۹ محرم ۶۰ق. اعلام جنگ عمر سعد و مهلت خواستن امام[۲۱]
۱۰ محرم ۶۰ق. واقعه عاشورا و شهادت امام حسین و یارانش[۲۲]

نام، نسب، القاب

امام حسین(ع) فرزند امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و نوه حضرت محمد(ص) است. او از خاندان بنی‌هاشم و از قبلیه قریش است. امام حسن مجتبی(ع)، حضرت عباس(ع)، محمد بن حنفیه از برادران و حضرت زینب(س) از خواهران او هستند.[۲۳]

در منابع شیعه و سنی آمده است که پیامبر(ص) نام «حسین» را بر او نهاد.[۲۴] بر اساس روایات، این نامگذاری به فرمان خداوند انجام گرفت.[۲۵] دو نام حسن و حسین، که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقه‌ای نداشت،[۲۶] معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)،[۲۷] نام پسران هارون است.[۲۸]

گزارش‌های دیگری نیز درباره نامگذاری او ذکر شده است از جمله اینکه ابتدا امام علی(ع) او را حرب یا جعفر نامید ولی پیامبر(ص) نام حسین را برای او برگزید.[۲۹] برخی این گونه گزارش‌ها را ساختگی خوانده و دلایلی در رد آن برشمرده‌اند.[۳۰]

کنیه او «ابوعبدالله» است.[۳۱] ابوعلی، ابوالشهداء (پدر شهیدان)، ابوالاحرار (پدر آزادگان) و ابوالمجاهدین (پدر جهادکنندگان) از دیگر کنیه‌های او است.[۳۲]

حسین بن علی(ع) القاب فراوانی دارد که برخی از آنها با القاب برادرش امام حسن(ع)، مشترک است؛ مانند سید شباب أهل الجنه (سرور جوانان اهل بهشت). برخی دیگر از القاب او عبارت‌اند از: زکیّ، طیب، وفی، سید، مبارک، نافع، الدلیل علی ذات اللّه، رشید، و التابع لمرضاه اللّه.[۳۳] ابن طلحه شافعی لقب «زکی» را مشهورتر از دیگر القاب و لقب «سید شباب أهل الجنه» را مهم‌ترین آنها دانسته است.[۳۴] در بعضی احادیث حسین(ع) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است.[۳۵] ثار الله و قتیل العبرات از دیگر القابی است که در برخی زیارتنامه‌ها برای او ذکر شده است.[۳۶]

در روایتی از پیامبر(ص) که بسیاری از منابع شیعه و اهل سنت نقل کرده‌اند آمده است: «حسین سِبطٌ مِن الاَسباط» (حسین یکی از اسباط است.)[۳۷] درباره معنای سبط و اسباط در این روایت و همچنین در برخی آیات قرآن گفته‌اند: اسباط به کسانی گفته می‌شود که افزون بر اینکه از نسل پیامبران‌اند، از امامان و نقیبانی هستند که برای پیشوایی مردم برگزیده شده‌اند.[۳۸]

زندگی نامه

حسین بن علی در مدینه به دنیا آمد. برخی تولد او را در سال سوم قمری[۳۹] دانسته‌اند؛ اما قول مشهور سال چهارم قمری است.[۴۰] درباره روز ولادت او اختلاف است. بنابر قول مشهور ولادت او ۳ شعبان بوده[۴۱] ولی شیخ مفید در کتاب ارشاد تولد او را ۵ شعبان دانسته است.[۴۲]

رسول خدا فرمود:
حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه
أَحَبَّ الله مَنْ أَحَبَّ حُسَیْنا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حسین از من است و من از حسین هستم. خدا هر که حسین را دوست بدارد، دوست دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انساب الاشراف، ج۳، ص۱۴۲
الطبقات الکبرى، ج۱۰، ص۳۸۵

در گزارش‌های شیعه و اهل سنت آمده است پیامبر هنگام تولد او گریست و از شهادتش خبر داد.[۴۳] بر پایه روایتی در کتاب کافی، حسین(ع) نه از مادرش و نه از هیچ زن دیگری شیر نخورد.[۴۴] نقل شده است امّ فضل همسر عباس بن عبدالمطلب خواب دید که قطعه‌ای از بدن پیامبر در دامن او (ام فضل) گذاشته شد. پیامبر در تعبیر خوابش گفت فاطمه پسری به دنیا خواهد آورد و تو دایه او خواهی بود. وقتی حسین(ع) متولد شد ام‌فضل دایگی‌اش را بر عهده گرفت.[۴۵] برخی منابع مادر عبدالله بن یقطر را نیز دایه امام حسین(ع) دانسته‌اند، ولی گفته‌اند حسین(ع) از هیچ‌یک از آن دو شیر نخورد.[۴۶]

در منابع اهل سنت آمده است رسول خدا(ص) در میان اهل بیت خود، حسن و حسین را بیش از بقیه دوست داشت[۴۷] و این علاقه چنان بود که گاه با ورودشان به مسجد، خطبه‌اش را ناتمام می‌گذاشت، از منبر پایین می‌آمد و آنان را در آغوش می‌کشید.[۴۸] از پیامبر نقل شده است که محبت به این دو مرا از محبت به هر کس دیگری باز داشته است.[۴۹]

حسین(ع) در کنار دیگر اصحاب کساء در ماجرای مباهله حضور داشت[۵۰] و در هنگام رحلت پیامبر(ص)، هفت ساله بود؛ از این رو او را در زمره واپسین طبقهٔ صحابه برشمرده‌اند.[۵۱]

دوران خلفای سه‌گانه

۲۵ سال از عمر امام حسین(ع) در دوران خلفای سه گانه سپری شد. او در ابتدای خلافتِ خلیفه اول ۷ ساله، در آغاز خلافت خلیفه دوم ۹ ساله و در شروع خلافت خلیفه سوم ۱۹ ساله بود.[۵۲] از جزئیات زندگی امام سوم شیعیان در این دوران خبر چندانی در دست نیست که شاید علت آن انزوای سیاسی امام علی(ع) و فرزندانش باشد.[۵۳]

بنابر برخی گزارش‌ها، در دوره خلافت ابوبکر، حسین بن علی به همراه پدر، مادر و برادرش امام حسن(ع) شبانه برای باز پس گرفتن حق خلافت امام علی(ع)، به درِ خانه انصار می‌رفتند.[۵۴]

نقل شده است در اوایل خلافت عمر روزی حسین(ع)، که حدود ۹ سال داشت، وارد مسجد شد و چون عمر را در حال سخنرانی بر منبر رسول خدا(ص) دید، از منبر بالا رفت و به او گفت: از منبر پدرم فرود‌ آی و بر منبر پدرت بنشین! عمر گفت: پدرم منبری نداشت.[۵۵] گزارش‌هایی از احترام ویژه خلیفه دوم به امام حسین رسیده است.[۵۶]

وقتی عثمان در دوره خلافتش ابوذر را به سرزمین ربذه تبعید و همگان را از بدرقه و همراهی او منع کرد، امام حسین(ع) همراه پدر، برادرش امام حسن(ع) و چند تن دیگر برخلاف دستور خلیفه، ابوذر را بدرقه کردند.[۵۷]

برخی منابع اهل سنت به حضور حسنین در نبرد افریقیه در سال ۲۶ق[۵۸] و نبرد طبرستان در سال ۲۹ یا ۳۰ق[۵۹] اشاره‌ای کرده‌اند. چنین گزارشی در هیچ یک از منابع شیعه نیامده است. بسیاری از منابع تاریخی گفته‌اند نبردهای مذکور بدون درگیری به مصالحه انجامیده است.[۶۰] گزارش حضور حسنین در این جنگ‌ها، موافقان و مخالفانی داشته است. برخی همچون جعفر مرتضی عاملی با توجه به اشکالات سندی این گزارش‌ها و نیز مخالفت امامان با شیوه فتوحات، آنها را ساختگی دانسته و اجازه ندادن امام علی (ع) به حسنین برای ورود به میدان جنگ در صفین را تاییدی بر آن شمرده‌اند.[۶۱] برخی نیز حضور حسنین در این فتوحات را در راستای مصالح امت اسلامی و با هدف ارائه اطلاعات دقیق‌تر به امام علی از اوضاع جامعه و همچنین آشنا کردن مردم با اهل بیت دانسته‌اند.[۶۲]

بنابر برخی گزارش‌های تاریخی، در اواخر حکومت عثمان که گروهی سر به شورش برداشتند و به قصد کشتن عثمان به سمت خانه او هجوم بردند، امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع)، به رغم ناخرسندی از عملکرد خلیفه، به فرمان امام علی(ع) به محافظت از خانه عثمان پرداختند. [۶۳] این گزارش موافقان و مخالفانی داشته است.[۶۴]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حدیث نبوی در ضریح امام حسین(ع)

 

 

 

 

 

دوران حکومت امام علی(ع)

بر اساس گزارش‌های اندک مربوط به این دوره، امام حسین(ع) پس از بیعت مردم با امیرالمؤمنین(ع)،خطبه‌ای خوانده است.[۶۵] در روز جمل فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی(ع) را بر عهده داشته[۶۶] و در جنگ صِفّین، خطبه‌ای برای ترغیب مردم به جهاد خوانده[۶۷] و به گزارش برخی منابع، از فرماندهان جناح راست سپاه بوده است.[۶۸] گفته‌اند در صفین، امام حسین(ع) در ماجرای پس‌گرفتن آب از شامیان شرکت داشت و پس از آن امیرالمومنین فرمود: این نخستین پیروزی بود که به برکت حسین به دست آمد.[۶۹] به نقل برخی منابع، او در جنگ نهروان نیز حضور داشت.[۷۰] بر اساس گزارش‌های مربوط به جنگ صفین، امام علی(ع) از جنگیدن حسنین(ع) جلوگیری می‌کرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر(ص) می‌شمرد.[۷۱]

بسیاری از منابع گفته‌اند امام حسین(ع) در زمان شهادت امام علی(ع) کنار ایشان بود[۷۲] و در مراسم تجهیز و خاکسپاری حضور داشت.[۷۳] بنا بر گزارشی که در کتاب الکافی و «انساب الاشراف» آمده است، امام حسین(ع) هنگام ضربت خوردن پدر، برای انجام‌دادن مأموریتی که علی(ع) به او داده بود، در مدائن به سر می‌برد و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد و به کوفه بازگشت.[۷۴]

دوران امام حسن(ع)

گزارش‌های تاریخی از ادب و احترام حسین بن علی(ع) به برادرش امام حسن(ع) حکایت دارد. نقل شده است اگر در مجلسی امام حسن(ع) حضور داشت، او بخاطر رعایت احترام سخن نمی‌گفت.[۷۵] پس از شهادت امام علی(ع) گروهی از خوارج که به جنگ با شامیان اصرار داشتند، با امام حسن بیعت نکردند و نزد حسین(ع) آمدند تا با او بیعت کنند. وی گفت: به خدا پناه می‌برم که تا زمانی که حسن زنده است بیعت شما را بپذیرم.[۷۶] در ماجرای صلح با معاویه، او در برابر شیعیان معترض، حامی برادر بود و اقدام او را تایید کرد[۷۷] و نقل شده است که گفت: او (امام حسن(ع)) امام من است.[۷۸]

بر پایه برخی گزارش‌ها، پس از برقراری صلح، امام حسین(ع) نیز همچون امام حسن(ع)، با معاویه بیعت کرد[۷۹] و حتی پس از شهادت امام حسن(ع) نیز بر عهد خود باقی ماند.[۸۰] در مقابل، گزارش‌هایی حاکی از بیعت نکردن حسین(ع)است.[۸۱] به نقل برخی منابع او از صلح ناخرسند بوده و امام حسن(ع) را سوگند داده که دروغ معاویه را نپذیرد.[۸۲] برخی محققان این گزارش‌ها را با دیگر گزارش‌ها و قرائن تاریخی ناسازگار دانسته‌اند.[۸۳] از جمله اینکه حسین(ع) در پاسخ به دسته‌ای از معترضان به صلح، که او را به گردآوری شیعیانش برای حمله به معاویه فراخواندند، گفت: ما پیمان بسته‌ایم و هرگز پیمان خود را نمی‌شکنیم.[۸۴] در گزارش دیگری آمده است که به معترضان گفت: تا زمانی که معاویه زنده است منتظر بمانید؛ هرگاه او مُرد، تصمیم می‌گیریم.[۸۵] امام حسین(ع) در سال ۴۱ قمری (پس از صلح با معاویه)، همراه برادرش از کوفه به مدینه بازگشت.[۸۶]

همسران و فرزندان

در مورد تعداد فرزندان امام حسین(ع) اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی از منابع برای امام، چهار پسر و دو دختر[۸۷] و برخی دیگر، شش پسر و سه دختر نوشته‌اند.[۸۸]

همسر نسب فرزندان توضیحات
شهربانو دختر یزدگرد پادشاه ساسانی امام سجاد امام چهارم شیعیان محققان معاصر در نسب شهربانو تردید دارند.[۸۹] در برخی از منابع از او با نام سِنْدیه، غزاله و شاه زنان یاد شده است.
رباب دختر امرؤ القیس بن عدی سُکَینه و عبداللّه. [۹۰] رباب در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت.[۹۱] بیشتر منابع عبدالله را به هنگام شهادت شیرخوار دانسته‌اند.[۹۲] امروزه شیعیان او را با نام علی اصغر می‌شناسند.
لیلیٰ دختر ابی‌مُرَّه بن عروه بن مسعود ثَقَفی[۹۳] علی اکبر(ع)[۹۴] …..
ام اسحق دختر طلحه بن عبیدالله فاطمه دختر بزرگ امام حسین[۹۵] ام اسحاق همسر امام حسن مجتبی(ع) بود و پس از شهادت امام حسن با امام حسین(ع) ازدواج کرد.[۹۶]
سُلافه یا ملومه[۹۷] از قبیله قُضاعه جعفر[۹۸] جعفر در زمان حیات امام از دنیا رفت و نسلی از او باقی نماند.[۹۹]

در کتاب لباب الانساب[۱۰۰] از منابع قرن ششم، از دختری به نام رقیه و در کتاب کامل بهایی از منابع قرن هفتم از دختری چهار ساله برای امام حسین سخن به میان آمده که در شام از دنیا رفته است.[۱۰۱] در منابع متاخر، نام رقیه بازتاب گسترده‌ای یافته است. همچنین در برخی منابع نام‌های علی‌اصغر فرزند شهربانو، محمد فرزند رباب و زینب (بدون ذکر نام مادر) نیز به عنوان فرزندان امام حسین آمده است.[۱۰۲] ابن طلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده است.[۱۰۳]

دوران امامت

امام حسین(ع) پس از شهادت برادرش در سال ۵۰ق به امامت رسید و تا روزهای آغازین سال ۶۱ق. رهبری شیعیان را بر عهده داشت.[نیازمند منبع] علمای شیعه علاوه بر دلایل عامی که برای اثبات امامت امامان شیعه ارائه کرده‌اند،[۱۰۴] به دلایل خاصِ امامت هر امام نیز استدلال کرده‌اند؛ شیخ مفید در کتاب ارشاد به برخی احادیثِ امامت حسین بن علی(ع) اشاره کرده است، از جمله حدیث «اِبنای هذانِ امامان قاما او قَعَدا (ترجمه: این دو پسرم [حسن و حسین]، امام هستند خواه قیام کنند یا نکنند) »[۱۰۵] و همچنین وصیت امام علی(ع) در هنگام شهادت.[۱۰۶] شیخ مفید با استدلال به این احادیث، امامت امام حسین را ثابت و قطعی دانسته است. به گفته شیخ مفید، امام حسین به دلیل رعایت تقیه و عهدی که در ماجرای صلح امام حسن کرده بود، تا زمان مرگ معاویه، مردم را به سوی خود دعوت نکرد و امامتش را آشکار نساخت؛ ولی پس از مرگ معاویه، امامتش را آشکار کرد و جایگاه خود را برای کسانی که آگاه نبودند، روشن ساخت.[۱۰۷]

در منابع آمده است حسین(ع) پیش از خروج از مدینه در سال ۶۰ق، بخشی از وصیت‌ها و ودایع امامت را به ام سلمه همسر پیامبر(ص)[۱۰۸] و بخشی دیگر را پیش از شهادت خود در محرم ۶۱، به دختر بزرگش فاطمه[۱۰۹] داد تا آنها را به امام سجاد(ع) بسپارند.

پایبندی به صلح امام حسن

بیشتر دوران امامت سومین امام شیعیان با حکومت معاویه همزمان بود. او در این دوره به پیمان صلحی که برادرش با معاویه بسته بود وفادار ماند[۱۱۰] و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنی‌امیه اعلام آمادگی کردند، نوشت:

اکنون عقیده من چنین نیست. تا هنگامى که معاویه زنده است اقدامی نکنید و در خانه‏‌هاتان پنهان شوید و از کارى که به شما بدگمان شوند بپرهیزید. اگر او مُرد و من زنده بودم، نظرم را برایتان می‌نویسم.[۱۱۱]

موضع‌گیری دربرابر اقدامات معاویه

هرچند امام حسین در دوره حکومت معاویه، عملی بر ضد او انجام نداد، ولی به گفته رسول جعفریان، تاریخ‌پژوه معاصر، روابط امام و معاویه و گفتگوهایى که بین آن دو صورت گرفت، نشان از آن دارد که امام حسین(ع) از نظر سیاسى، مشروعیت قطعى معاویه را نپذیرفت و در برابر آن تسلیم نشد.[۱۱۲] نامه‌های متعددی که بین حسین بن علی(ع) و معاویه رد و بدل شد، از آن جمله است.

در عین حال از گزارش‌های تاریخی برمی‌آید که معاویه مانند خلفای سه گانه در ظاهر به امام احترام می‌کرد و او را بزرگ می‌شمرد[۱۱۳] و به کارگزارانش دستور داده بود که متعرض فرزند رسول خدا(ص) نشوند و از بی‌احترامی به وی بپرهیزند.[۱۱۴]

پاسخ امام حسین به معاویه در دعوت به بیعت با یزید

یزید فکر و عقیده خود را نشان داده است؛ تو نیز برای او همان را بخواه که خودش خواسته: به جان هم انداختن سگ‌ها و پرواز دادن کبوترها و معاشرت با کنیزکان نوازنده و دیگر انواع سرگرمی‌ها… [ای معاویه] از این کار دست بردار؛ تو را چه سود که خدا را با بار گناهى دیدار کنى، بیش از بار گناهی که اکنون از این مردم به گردن داری؟!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

الامامه و السیاسه، ج۱، ص۲۰۹.

معاویه هنگام وصیت به فرزندش یزید نیز بر جایگاه حسین(ع) تاکید کرد و او را محبوب‌ترین فرد نزد مردم دانست و سفارش کرد در صورت غلبه بر حسین، از او درگذرد چرا که او حقی بزرگ دارد.[۱۱۵]

اعتراض به کشتن یاران امام علی

اقدام معاویه در کشتن افرادی چون حجر بن عدی، عمرو بن حمق خزاعی و عبدالله بن یحیی حضرمی از مواردی بود که اعتراض شدید امام حسین(ع) را در پی داشت.[۱۱۶] او بنابر گزارش منابع متعدد، نامه‌ای به معاویه نوشت و کشتن یاران امام علی را محکوم کرد و ضمن برشمردن برخی از کارهای ناشایست معاویه، او را نکوهید و گفت: من براى خود و دین خود چیزى بالاتر از جهاد با تو نمی‌دانم‏. در ادامه این نامه آمده است: من فتنه‌ای بزرگ‌تر از حکومت تو بر این امت سراغ ندارم[۱۱۷]

همچنین نقل شده است وقتی معاویه در سفر حج[۱۱۸] با امام رو در رو شد به او گفت: آیا شنیدى ما چه بر سر حُجر و اصحاب او و شیعیان پدرت آوردیم؟ امام فرمود: چه کردید؟ معاویه گفت: آنها را کشتیم، کفن کردیم، نماز بر آنها خواندیم و دفن کردیم. امام فرمود: اما اگر ما یاران تو را بکشیم، نه آنها را کفن می‌کنیم، نه نماز بر آنها می‌خوانیم و نه دفن‌شان می‌کنیم‏.[۱۱۹]

اعتراض به ولایتعهدی یزید

در سال ۵۶ق معاویه، برخلاف مفاد صلح‌نامه (درباره اینکه کسی را ولیعهد و جانشین خود نکند)، مردم را به بیعت با یزید به عنوان جانشین خود فراخواند.[۱۲۰] برخی از شخصیت‌ها از جمله امام حسین از بیعت خودداری کردند. معاویه به مدینه رفت تا نظر بزرگان این شهر را برای ولایتعهدی یزید جلب کند.[۱۲۱] امام حسین در مجلسی که معاویه و ابن عباس و برخی از درباریان و خاندان اموی حضور داشتند، معاویه را نکوهش کرد و با اشاره به خلق و خوی یزید، معاویه را از تلاش برای جانشینی او برحذر داشت و ضمن تاکید بر جایگاه و حق خود، به ابطال استدلال‌های معاویه برای جلب بیعت با یزید پرداخت.[۱۲۲]

فرازی از خطبه حسین(ع) در منا

اگر بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا، هزینه‌ها و سختی‌ها را تحمل می‌کردید، امور خداوند به دست شما می‌افتاد… ولی شما ستمگران را بر جایگاه خود مسلط و امور خدا را به آنان تسلیم کردید.. ترس شما از مرگ و خوشایندتان از دنیا، ستمگران را بر این کار قادر ساخت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تحف العقول، ص۱۶۸.

همچنین در مجلس دیگری که عموم مردم در آن حضور داشتند، امام حسین در واکنش به سخنان معاویه درباره شایستگی یزید، خودش را به لحاظ فردی و خانوادگی برای خلافت سزاوارتر دانست و یزید را شراب‌خوار و اهل هوا و هوس معرفی کرد.[۱۲۳]

خطبه امام در منا

امام حسین در سال ۵۸ق، دو سال قبل از مرگ معاویه خطبه‌ای اعتراض‌آمیز در منا خواند.[۱۲۴] در این زمان فشار معاویه بر شیعیان به اوج رسیده بود.[۱۲۵] امام در این خطبه ضمن برشمردن فضائل امیر مؤمنان و اهل بیت و دعوت به امر به معروف و نهی از منکر و تأکید بر اهمیت این وظیفه اسلامی، وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد و نیز زیان‌های سکوت عالمان در مقابل زورگویان را گوشزد کرد.

واکنش به خلافت یزید

پس از مرگ معاویه در ۱۵ رجب ۶۰ق، یزید به حکومت رسید.[۱۲۶] او تصمیم گرفت از چند تن از بزرگانی که ولایتعهدی او را نپذیرفته بودند، از جمله حسین بن علی، به زور بیعت بگیرد.[۱۲۷] ولی حسین(ع) از بیعت خودداری کرد[۱۲۸] و همراه خانواده و یارانش در ۲۸ رجب، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.[۱۲۹]

او در مکه با استقبال مردم مکه و عمره‌گزاران روبرو شد[۱۳۰] و بیش از چهار ماه (از ۳ شعبان تا ۸ ذی‌الحجه) در این شهر اقامت گزید.[۱۳۱] در این مدت شیعیان کوفه که از بیعت نکردن سومین امام خود با خبر شده بودند، نامه‌هایی برای او نوشتند و او را به کوفه دعوت کردند.[۱۳۲] امام، برای اطمینان از همدلی مردم کوفه و درستی دعوت‌شان، مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد تا اوضاع را به او گزارش کند. مسلم پس از مشاهده استقبال و بیعت مردم، امام حسین را به کوفه دعوت کرد[۱۳۳] و او نیز همراه خانواده و یارانش در هشتم ذی حجه[۱۳۴] از مکه به سمت کوفه حرکت کرد.

از برخی گزارش‌ها برمی‌آید که امام حسین از وجود توطئه‌ای برای کشتن او در مکه باخبر شده بود و از این رو برای آنکه حرمت مکه حفظ شود، از این شهر خارج شد.[۱۳۵]

واقعه کربلا

نوشتار اصلی: واقعه کربلا

واقعه کربلا که به شهادت حسین بن علی(ع) و یارانش انجامید، مهمترین بخش از زندگی‌نامه او به شمار می‌آید. بر پایه برخی گزارش‌ها، امام حسین(ع)پیش از حرکت به سوی عراق، از شهادت خود آگاه بوده است.[یادداشت ۱] این واقعه در پی خودداری او از بیعت با یزید رخ داد. حسین(ع) که به دعوت کوفیان، همراه خانواده و یارانش به سوی این شهر حرکت کرده بود، در منطقه‌ای به نام ذو حسم با سپاهی به فرماندهی حر بن یزید ریاحی رو به رو گردید و مجبور شد مسیر حرکت خود را تغییر دهد.[۱۳۶]

فرمود:
و علی الإسلام السلام اذا بُلیت الاُمّه براعٍ مثل یزید

(ترجمه: اگر امت به حاکمی چون یزید گرفتار آید، فاتحهٔ اسلام خوانده است!)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقتل خوارزمی،۱۴۲۳، ج۱، ص۲۶۸.

به نقل بیشتر منابع، آنها روز دوم محرم‌ به کربلا رسیدند[۱۳۷] و فردای آن روز سپاهی چهار هزار نفری از مردم کوفه به فرمانده عمر بن سعد وارد کربلا شد.[۱۳۸] بنابر گزارشات تاریخی چند مذاکره بین حسین بن علی و عمر سعد، انجام شد[۱۳۹] ولی ابن زیاد جز به بیعت حسین(ع) با یزید یا جنگ راضی نشد.[۱۴۰]

عصر روز تاسوعا سپاه عمر سعد آماده جنگ شد ولی امام حسین آن شب را برای مناجات با خدا مهلت گرفت.[۱۴۱] شب عاشورا برای یاران خود سخن گفت و بیعت از آنان برداشت و اجازه رفتن داد ولی آنان بر وفاداری و حمایت از او تاکید کردند.[۱۴۲]

صبح روز عاشورا جنگ آغاز شد و تا ظهر بسیاری از یاران حسین(ع) به شهادت رسیدند.[۱۴۳] در طی جنگ حر بن یزید، از فرماندهان سپاه کوفه، به امام حسین پیوست.[۱۴۴] پس از کشته شدن یاران، خویشان امام به میدان رفتند که اولین آنها، علی اکبر بود[۱۴۵] و آنان نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. سپس خود حسین بن علی(ع) به میدان رفت و عصرگاه روز دهم محرم به شهادت رسید و شمر بن ذی‌الجوشن[۱۴۶] و به نقلی سنان بن انس[۱۴۷] سر او را جدا کرد. سر حسین بن علی همان روز برای ابن زیاد فرستاده شد.[۱۴۸]

عمر سعد در اجرای فرمان ابن زیاد دستور داد چند اسب سوار بر بدن حسین(ع) تاختند و استخوان‌های او را درهم‌شکستند.[۱۴۹] زنان و کودکان و امام سجاد(ع) که بیمار بود، به اسیری گرفته و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند.[۱۵۰] پیکر امام حسین(ع) و حدود ۷۲ نفر[۱۵۱] از یارانش، روز ۱۱[۱۵۲] یا ۱۳ محرم توسط گروهی از بنی اسد و بنابر نقلی با حضور امام سجاد(ع) در همان محل شهادت به خاک سپرده شد.[۱۵۳]

دیدگاه‌ها و پیامدها

نوشتار اصلی: قیام امام حسین

درباره حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از آنجا به طرف کوفه و جنگ با سپاهیان عمر سعد در کربلا، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. در یک دیدگاه این حرکت به قصد قیام و پیکار نبود، بلکه صرفاً برای حفظ جان بود. (دیدگاه شیخ علی‌پناه اشتهاردی)[۱۵۴] برخی نیز معتقدند او برای تشکیل حکومت قیام کرد. از گذشتگان، سید مرتضی[۱۵۵] و از معاصرین صالحی نجف‌آبادی[۱۵۶] در کتاب شهید جاوید این دیدگاه را دارند. افرادی نیز مخالف این دیدگاه‌اند، مانند شیخ مفید، سید بن طاووس و علامه مجلسی.[۱۵۷]

قیام امام حسین(ع) بیداری گروه‌های بسیاری را در پی داشت و بلافاصله پس از شهادت او حرکت‌های انقلابی و اعتراضی آغاز شد و تا سالیان دراز ادامه یافت. اولین اعتراض، برخورد عبدالله بن عفیف[۱۵۸] با ابن زیاد بود. قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی(ع) و قیام یحیی بن زید نیز از آن جمله است. همچنین ابومسلم خراسانی با توجه به قیام امام حسین(ع)، قیام سیاه جامگان را با شعار یا لثارات الحسین پایه‌ریزی کرد[۱۵۹] که به سقوط امویان انجامید. انقلاب اسلامی ایران نیز الهام گرفته از قیام امام حسین بود و به گفته امام خمینی «اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمی‌شد. همه در تحت بیرق امام حسین – سلام الله علیه – قیام کردند.»[۱۶۰]

در حوزه فرهنگ عمومی نیز مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان، حسین بن علی(ع) را نماد و الگوی فداکاری، ستم‌ناپذیری، آزادی‌خواهی، پاسداری از ارزش‌ها و حق‌طلبی می دانند.[نیازمند منبع]

ویژگی‌ها و فضایل

نوشتار‌های اصلی: اهل بیت(ع)، اصحاب کسا، مباهله و آیه تطهیر
اوصاف ظاهری

در بیشتر منابع حدیثی، تاریخی و رجالی، از شباهت حسین(ع) به پیامبر اکرم(ص) سخن گفته شده[۱۶۱] و در روایتی شبیه‌ترین فرد به ایشان دانسته شده است.[۱۶۲] درباره او گفته‌اند گاه عمامه‌ای از خز بر سر می‌گذاشت[۱۶۳] و موی سر و محاسن خود را خضاب می‌کرد.[۱۶۴]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عبارت «سید شباب اهل الجنه» بر فراز یکی از درب‌های حرم امام حسین(ع)

 

 

 

 

 

از زبان پیامبر

روایات متعددی از پیامبر(ص) در فضائل او نقل شده است از جمله:

  • حسن و حسین سرور جوانان بهشت‌اند.[۱۶۵]
  • بر سمت راست عرش نوشته است حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. [یادداشت ۲]
  • حسین از من است و من از حسین هستم.[۱۶۶]
  • هر کس این دو فرزندم (حسن و حسین) را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.[۱۶۷]
جایگاه

بنابر روایات شیعه و سنی، حسین بن علی(ع) یکی از اصحاب کساء بود[۱۶۸] و در ماجرای مباهله نیز حضور داشت[۱۶۹] و به همراه برادرش، مصداق کلمه «ابناءَنا» در آیه مباهله هستند.[۱۷۰] او همچنین یکی از اهل بیت است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است.[۱۷۱]

امام حسین(ع) پس از شهادت امام حسن(ع)، با وجود افرادی که از نظر سن بزرگ‌تر از وی بودند، شریف‌ترین فرد از بنی هاشم به شمار می‌رفت؛ بنا بر نقل یعقوبی، معاویه پس از شهادت حسن بن علی به ابن عباس گفت: از این پس تو سرور قوم خود هستی. ابن عباس در پاسخ گفت: تا زمانی که حسین هست، نه.[۱۷۲] همچنین گزارش‌هایی از مشورت بنی‌هاشم با حسین بن علی و ترجیح نظر او بر دیگران وجود دارد.[۱۷۳]

نقل شده است عمرو بن عاص نیز او را محبوب‌ترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان می‌دانست.[۱۷۴]

پیش‌گویی شهادت

روایات فراوانی درباره پیشگویی شهادت حسین بن علی(ع) وجود دارد[۱۷۵] از جمله در حدیث لوح به نقل از پیامبر(ص) آمده است خداوند حسین را به شهادت گرامی داشته و او را برترین شهیدان قرار داده است.[۱۷۶] مجلسی در جلد ۴۴ بحارالانوار، باب ۳۰، روایاتی نقل کرده است درباره اینکه خداوند خبر شهادت حسین(ع) را به برخی از پیامبرانش از جمله آدم، نوح، ابراهیم، زکریا و محمد(ص) داده و آنها بر او گریسته‌اند.[۱۷۷] همچنین نقل شده است امیرالمومنین(ع) در راه صفین، وقتی به کربلا رسید، با انگشت جایی را نشان داد و گفت: اینجا محل ریخته شدن خون‌هایشان است.[۱۷۸]

کرامت‌ها و اعجازگونه‌ها

در برخی روایات ویژگی‌هایی متمایز برای امام حسین برشمرده شده از جمله اینکه اعجازگونه از انگشت پیامبر(ص) شیر نوشیده[۱۷۹] و فرشته‌ای شکسته‌بال به نام فطرس به برکت او نجات یافته و از آن پس، مامورِ رساندن سلام زائران، به او شده است.[۱۸۰] نیز در روایات آمده است که خداوند شفا را در تربت حسین(ع) و استجابت دعا را کنار قبر او (زیر قبّه او) قرار داده است.[۱۸۱] در کتاب الخصائص الحسینیه ویژگی‌های متعددی برای امام حسین برشمرده شده است.

خصوصیات اخلاقی

وی با مسکینان می‌نشست، دعوت آنان را می‌پذیرفت و با آنان غذا می‌خورد و آنان را به خانه خود دعوت می‌کرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمی‌کرد.[۱۸۲] روزی نیازمندی از او درخواست کمک کرد. امام که در حال نماز بود، نمازش را کوتاه کرد و هر چه داشت، به او داد.[۱۸۳]

او غلامان و کنیزانش را در قبال خوش رفتاری‌شان آزاد می‌کرد. گفته‌اند کنیزی را که معاویه همراه با اموال و لباس‌های فراوان برایش هدیه فرستاده بود، در برابر خواندنِ آیاتی از قرآن و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسان‌ها آزاد کرد و آن اموال را به او بخشید.[۱۸۴] روزی نیز کنیزى دسته گلی تقدیم او کرد. ایشان آن کنیز را آزاد کرد. گفتند تنها براى یک دسته گل او را آزاد کردى؟ امام حسین(ع) با استناد آیه «و اذا حیّیتم بتحیّه فحیّوا بأحسن منها أو ردّوها» گفت: خدا این گونه ما را ادب آموخته است.[۱۸۵]

امام حسین(ع) بسیار بخشنده بود و به گشاده‌دستی شناخته می‌شد[۱۸۶] اما در بخشش‌هایش نیز سعی داشت به امام حسن(ع) احترام گذارد و مقداری کمتر از برادر به دیگران کمک می‌کرد.[۱۸۷] در منابع آمده است وی ۲۵ بار پیاده به حج رفت.[۱۸۸]

سوگواری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمونه‌ای از کتیبه‌های عمودی با ابیاتی از دوازده بند محتشم که در مجالس عزاداری استفاده می‌شود.

 

 

 

 

 

نوشتار اصلی: سوگواری محرم

سوگواری محرم، مجموعه آیین‌هایی است که شیعیان (و گاه غیرشیعیان) در ماه محرم در سوگ امام حسین و شهیدان کربلا انجام می‌دهند. سوگواری بر امام حسین از نخستین روزهای پس از عاشورا آغاز شد[۱۸۹] و بنابر نقلی، هنگام حضور اسیران کربلا در شام، زنان بنی هاشم چند روز با پوشیدن لباس سیاه، به عزاداری پرداختند.[۱۹۰] بنابر گزارشات تاریخی و حدیثی، امامان شیعه اهتمام ویژه‌ای بر عزاداری و گریه بر شهادت حسین بن علی داشتند و شیعیان را به این امر و احیای یاد عاشورا سفارش می‌کردند.[۱۹۱] زیارت امام حسین نیز در روایات معصومین مورد تاکید فراوان قرار گرفته است.[۱۹۲]

با روی کار آمدن دولت‌های شیعی و برداشته شدن فشار از شیعیان، سوگواری جنبه رسمی پیدا کرد[۱۹۳] و آیین‌های سوگواری مانند روضه خوانی، شمایل کشی، سینه زنی، تعزیه شکل گرفت. خواندن زیارتنامه‌هایی مانند زیارت عاشورا و زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه به صورت فردی و گروهی نیز از این آیین‌ها به شمار می‌آید.

اربعین حسینی

نوشتار‌های اصلی: اربعین حسینی و راهپیمایی اربعین

چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) که اربعین حسینی یا روز اربعین نامیده می شود، بسیاری از شیعیان به زیارت مزار امام حسین (ع) می‌روند. طبق نقل‌های تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز به‌عنوان اولین زائر[۱۹۴] بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. بنابر نقل لهوف، اسیران کربلا نیز در همان سال ۶۱ق و در مسیر بازگشت از شام به مدینه، در روز اربعین به زیارت شهدای کربلا رفته‌اند.[۱۹۵]

توصیه به زیارت اربعین سبب شده شیعیان، به ویژه ساکنان عراق، همه‌ساله از نقاط مختلف به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالباً پیاده انجام می‌شود، یکی از پرجمعیت‌ترین راهپیمایی‌ها در جهان است. بنابر گزارش منابع خبری، در سال ۱۳۹۶ش. بیش از ۱۳ میلیون زائر در این مراسم شرکت کردند.[۱۹۶]

حرم و حائر حسینی

نوشتار اصلی: حائر حسینی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پرچم سرخ‌رنگ بر فراز گنبد امام حسین به نشانه خونخواهی[۱۹۷]

 

 

 

 

 

محدوده مرقد امام حسین(ع) حائر حسینی نامیده می‌شود. محدوده حائر دارای فضیلت و احکام فقهی خاصی است و مسافر می‌تواند نماز خود‌ را در آن کامل بخواند.[۱۹۸] درباره مساحت دقیق حائر چند نظر وجود دارد و حداقل آن را محدوده ای به شعاع ۱۱متر از قبر امام حسین گفته‌اند که بالاترین درجه فضیلت را دارد.[۱۹۹]

  • حرم امام حسین

بر اساس گزارش‌های موجود، نخستین بنا بر مرقد حسین بن علی(ع) در زمان مختار ثقفی و به دستور او ساخته شد و از آن تاریخ تا کنون نیز بنای حرم بارها تجدید و توسعه یافته است،[۲۰۰] همچنان که چند بار به دست برخی خلفای عباسی[۲۰۱] و وهابیت[۲۰۲] تخریب گردید. حتی متوکل عباسی دستور داد زمین حائر را شخم بزنند و بر مقبره آب ببندند.[۲۰۳]

نگاه اهل سنت

منابع روایی معتبر اهل سنت احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی(ع)نقل کرده‌اند.[۲۰۴][۲۰۵] گذشته از روایات فضائل، مقام امام حسین در اعتقاد مسلمانان تا حد زیادی برخاسته از آن است که وی در راه خدا از جان و مال و نزدیکان خود گذشت.[۲۰۶]

با این حال، در میان اهل سنت دو دیدگاه درباره قیام امام حسین وجود دارد: دسته‌ای آن را نکوهش کرده و بسیاری نیز آن را ستوده‌اند. از جمله مخالفان، ابوبکر ابن عربی است که در صدد نکوهش اقدام حسین(ع) برآمده و گفته است مردم به سبب شنیدن احادیثی از پیامبر (درباره جنگ با کسانی که بخواهند امت را متفرق کنند)، با حسین جنگیدند.[۲۰۷] ابن تیمیه نیز معتقد است اقدام حسین بن علی(ع) نه تنها موجب اصلاح اوضاع نشد، که به شر و فتنه انجامید.[۲۰۸]

اقبال لاهوری:
تا قیامت قطع استبداد کرد   موج خون او، چمن ایجاد کرد
مدعایش سلطنت بودی اگر   خود نکردی با چنین سامان سفر
رمز قرآن از حسین آموختیم   ز آتش او شعله‌ها افروختیم[۲۰۹]

ابن خلدون به سخن ابن عربی واکنش نشان داده و با تاکید بر شرط بودن وجودِ امام عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین(ع) را عادل‌ترین فرد در زمان خود برای این جنگ برشمرده است.[۲۱۰] او در جای دیگر گفته است: وقتی فسق یزید بر همگان آشکار شد، حسین بر خود واجب دید که بر او خروج کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار می‌دانست[۲۱۱] آلوسی نیز در کتاب روح المعانی زبان به نفرین ابن عربی گشوده و این سخن او را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است.[۲۱۲]

عباس محمود عقاد نویسنده کتاب «ابوالشهداء، الحسین بن علی» نوشته است: اوضاع در زمان یزید به حدی رسیده بود که جز شهادت آن را علاج نمی‌کرد.[۲۱۳] وی معتقد است چنین قیامی تنها از سوی انسان‌های نادری رقم می‌خورد که برای این کار ساخته شده‌اند و نمی‌توان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد چرا که اینان، گونه‌ای دیگر می‌فهمند و چیزی دیگر می‌طلبندد.[۲۱۴] طه حسین نویسنده معاصر اهل سنت معتقد است بیعت نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود. او می‌دانست که اگر با یزید بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دینش مخالفت ورزیده است چرا که از نظر او، بیعت با یزید گناه بود.[۲۱۵] عمر فروخ با تاکید بر اینکه سکوت در برابر ظلم به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که «حسینی» در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد.[۲۱۶]

در مورد جواز لعن یزید به عنوان قاتل امام حسین نیز دو دیدگاه در میان اهل سنت وجود دارد و بسیاری از عالمان اهل سنت قائل به جواز و بلکه لزوم لعن یزید شده‌اند.[۲۱۷]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مسند الامام الشهید دربردارنده مجموعه سخنان امام حسین(ع)

 

 

 

 

 

میراث معنوی امام حسین

در منابع متعدد حدیثی و تاریخی، میراث معنوی حسین بن علی(ع) شامل سخنان، دعاها، نامه‌ها، اشعار، خطبه‌ها و وصیت ایشان نقل شده است. مجموعه این آثار در کتاب مسند الامام الشهید تالیف عزیزالله عطاردی و کتاب موسوعه کلمات الامام الحسین گرد آمده است.

سخنان:

سخنان امام سوم شیعیان در موضوعات توحید، قرآن، اهل بیت، احکام و اخلاق در منابع اسلامی گزارش شده است.[۲۱۸] بخش زیادی از این سخنان مربوط به چند ماه آخر عمر امام است.[نیازمند منبع]

دعاها: در کتاب مسند الامام الشهید حدود ۲۰ دعا و مناجات از ایشان نقل شده است. مشهورترین این دعاها دعای عرفه است که در روز عرفه در صحرای عرفات خوانده است.[۲۱۹]

اشعار منسوب: اشعاری به امام حسین(ع) نسبت داده شده است. محمد صادق کرباسی، مجموعه این اشعار را در کتاب «دیوان الامام الحسین» در دو جلد گردآوری کرده و مورد بررسی سندی و ادبی قرار داده است.[۲۲۰]

خطبه‌ها و وصیت: در برخی منابع، خطبه امام حسین در منا[۲۲۱] و خطبه ایشان در روز عاشورا[۲۲۲] و نیز وصیت مکتوب او به برادرش محمد حنفیه، که در آن هدف از حرکت خود را تبیین کرد،[۲۲۳] گزارش شده است.

نامه‌ها: در کتاب مکاتیب الائمه ۲۷ نامه از حسین بن علی(ع) گردآوری شده است.[۲۲۴] تعدادی از این نامه‌ها خطاب به معاویه و بخشی دیگر برای افراد مختلف و در موضوعات گوناگون است.

برخی از سخنان مشهور:
  • اگر دین ندارید و از روز معاد نمی‌ترسید، در این دنیا آزاده باشید.[۲۲۵]
  • مردم بنده دنیا هستند و دین، آویزه زبان‌شان است؛ تا زمانی که زندگی به کام‌شان باشد، به دین پایبندند، ولی هرگاه به بلا آزموده شوند، دینداران اندک‌اند.[۲۲۶]
  • نیازهای مردم به شما از نعمت‌های خداوند است؛ از نعمت‌ها خسته و آزرده نشوید که به نقمت تبدیل می‌شود.[۲۲۷]
  • مرگ با عزت بهتر از زندگی با خواری است.[۲۲۸]
  • من نه از روی سرمستی و فسادانگیزی و ستمکاری، بلکه برای اصلاح در امت جدم محمد(ص) به پاخاستم؛ می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم.[۲۲۹]
  • هر کس بخواهد با نافرمانیِ خدا به چیزی برسد، آنچه را امید دارد، زودتر از دست می‌دهد و به آنچه بیم دارد، زودتر گرفتار می‌شود.[۲۳۰]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در دانشنامه امام حسین برای بررسی زندگانی فردی و اجتماعی امام(ع)، به بیش از پانصد منبع تاریخی، حدیثی، فقهی، تفسیری و کلامی مراجعه شده است.

 

 

 

 

 

کتاب‌شناسی

درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(ع) آثار فراوانی در قالب دانشنامه‌، زندگی‌نامه، مقتل و تاریخ تحلیلی نگاشته شده که بیش از چهل کتاب و مقاله با موضوع «کتابشناسی امام حسین» به معرفی آنها پرداخته است[۲۳۱] از جمله در «کتاب‌شناسی اختصاصی امام حسین»، ۱۴۲۸ اثر با مشخصات نشر نام برده شده است.[۲۳۲]. آقا بزرگ تهرانی نیز در کتاب الذریعه الی تصانیف الشیعه ۹۸۵ کتاب در این زمینه معرفی کرده است.[۲۳۳]

برخی از مهمترین آثار در این زمینه عبارتند از:

دانشنامه: ۱.دانشنامه امام حسین: تالیف محمد محمدی ری شهری در ۱۴ جلد. ۲.دائره المعارف الحسینیه: تالیف محمد صادق کرباسی که تا سال ۱۳۸۸ش. ۹۰ جلد آن منتشر شده است.[۲۳۴] ۳.فرهنگ عاشورا تالیف جواد محدثی.
زندگی نامه: ۱.حیاه الامام الحسین تالیف باقر شریف قریشی در ۳ جلد. ۲.ترجمه الإمام الحسین(ع) نوشته ابن عدیم‏ در یک جلد. ۳.بخش مربوط به امام حسین در دو کتاب «الطبقات الکبری» و «تاریخ مدینه دمشق»، که با عنوان «ترجمه الامام الحسین» به طور مستقل چاپ شده است. ۴.زندگانی امام حسین تالیف سید هاشم رسولی محلاتی
مقتل: به هر گزارش مکتوبی که حاوی مطالبی پیرامون قتل و یا شهادت یکی از شخصیت‌های مطرح در تاریخ باشد، مقتل می‌گویند.[۲۳۵] نخستین مقتلی که درباره سومین امام شیعیان نوشته شده، مقتل الحسین اثر ابومخنف است که در قرن دوم نوشته شده است. برخی دیگر از کتاب‌های مقتل امام حسین عبارتند از:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در مقتل جامع سید الشهدا افزون بر ارائه مقتلی جامع، موضوعاتی چون تاریخ‌نگاری عاشورا، فلسفه قیام امام حسین، سیر تاریخی عزاداری و زندگی‌نامه یاران امام حسین بررسی شده است.

 

 

 

 

 

۱.مقتل الحسین نوشته موفق بن احمد خوارزمی. ۲.مقتل جامع سید الشهدا پژوهشی گروهی زیر نظر مهدی پیشوایی. ۳. اللهوف علی قتلی الطفوف تالیف سید بن طاوس.

تاریخی-تحلیلی: ۱.پس از پنجاه سال نوشته سید جعفر شهیدی. ۲.شهید جاوید نوشته صالحی نجف آبادی. ۳.حماسه حسینی از مرتضی مطهری. ۴.بررسی تاریخ عاشورا، تالیف محمدابراهیم آیتی
مقالات: مقالات متعددی درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(ع) نگاشته شده است. بخشی از آنها که پس از فراخوان مقاله گردآوری شده، در دو کتاب «مجموعه مقالات کنگره ملی حماسه حسینی» و «دراسات و بحوث مؤتمر الامام الحسین»‌ به چاپ رسیده است.

جستارهای وابسته

پانویس

 

 

  • شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۲۶. مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷
  •  
  • یوسفی غروی، موسوعه التاریخ الاسلامی ، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۳۰
  •  
  • المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۶۶-۱۷۱. ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۱۴۴
  •  
  • ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۹-۳۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳، ج۱، ص۷۵
  •  
  • ابن حجر عسقلانی، الإصابه، ۱۴۱۵،ج۴، ص۳۷۹.
  •  
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج ۱۰، ص۱۲۱.
  •  
  • ذهبی، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام‏، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۸۵.
  •  
  • ابن شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۱۶۸.
  •  
  • ابن عبد البر، الاستیعاب فى معرفه الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج‏۳، ص۹۳۹.
  •  
  • طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵؛
  •  
  • طبرسی،تاج الموالید، ۱۴۲۲ق، ص۸۲.
  •  
  • طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۵، ص۲۵۳: سال ۵۱؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۲۳۱: سال ۵۲؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹، ج۳، ص۱۸۸: سال ۵۳.
  •  
  • ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۶۸
  •  
  • طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۳۹.
  •  
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۴.
  •  
  • طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۸۱.
  •  
  • سبط بن الجوزی، تذکره الخواص، ۱۴۱۸، ص۲۲۰
  •  
  • مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۲۱، ج۳، ص۶۵
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۶۶
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۸۴
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۹۰-۹۱.
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۹۵-۱۱۲.
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ احمد ابن حنبل، المسند، دارصادر، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸.
  •  
  • ابن شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق،ج۳، ص۳۹۷؛ اربلی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۹۴.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۳۵۷؛ ابن اثیر، اسدالغابه، بیروت، ج۲، ص۱۰.
  •  
  • ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۳؛ زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴.
  •  
  • ابن عساکر، تاریخ مدینه الدمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۷۱.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۳۹-۲۴۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۳۹، ص۶۳.
  •  
  • ری شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸، ج۱، ص۱۹۴-۱۹۵.
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۶۵؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰، ج۱، ص۲۱۳.
  •  
  • محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۸۰ش، ص۳۹.
  •  
  • ابن ابی الثلج، تاریخ الائمه، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۳۷۴؛ برای فهرستی از القاب آن حضرت رجوع کنید به ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶.
  •  
  • ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶.
  •  
  • رجوع کنید به: حِمْیری، قرب الاسناد،۱۴۱۳ق، ص۹۹ـ۱۰۰؛ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۶ـ۲۱۹؛ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۹ـ ۵۰.
  •  
  • ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶، ص۱۷۶.
  •  
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۴۲؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۲۷؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰، ج۶، ص۱۹.
  •  
  • ری شهری، دانشنامه امام حسین،۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۷.
  •  
  • کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۶۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۴۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۹۲.
  •  
  • یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶؛ دولابی، الذریه الطاهره، ۱۴۰۷ق، ص۱۰۲، ۱۲۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۲، ج۲، ص۵۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.
  •  
  • ابن المشهدی، المزار[الکبیر]، ۱۴۱۹ق، ص۳۹۷؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۲۶، ۸۲۸؛ سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ۱۳۶۷ش، ص۶۸۹-۶۹۰.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۲، ص۲۳۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰.
  •  
  • کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴۶۵.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۲، ص۲۳۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰.
  •  
  • سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۳.
  •  
  • ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۳.
  •  
  • احمد بن حنبل، المسند، بیروت، ج۵، ص۳۵۴؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن حبان، صحیح، ۱۹۹۳، ج۱۳، ص۴۰۲؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۸۷.
  •  
  • ابن قولویه قمى، کامل الزیارات‏، ۱۳۵۶ق، ص۵۰.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۴۰۶ـ۴۰۷؛ شیخ صدوق، عون اخبار الرضا، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۸۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۶۸.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹.
  •  
  • ری شهری، دانشنامه امام حسین،۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲۴.
  •  
  • ری شهری، دانشنامه امام حسین،۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲۵.
  •  
  • ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۹-۳۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳، ج۱، ص.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۹۴؛ ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ۱۹۹۳، ج۵، ص۱۰۰؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۰؛ البغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۲.
  •  
  • ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۷۵؛ سبط بن جوزى، تذکره الخواص‏، ۱۴۱۸ق،ص۲۱۲.
  •  
  • کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰۶-۲۰۷؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۸، ص۲۵۳-۲۵۴.
  •  
  • ابن خلدون، العبر، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴.
  •  
  • طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق. ج۴، ص۲۶۹.
  •  
  • ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۵۶۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۳۲۶؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبه الثقافه الدینیه، ج۵، ص۱۹۸.
  •  
  • جعفر مرتضی، الحیاه السیاسیه للامام الحسن، دارالسیره، ص۱۵۸.
  •  
  • زمانی، حقایق پنهان، ۱۳۸۰ش، ص۱۱۸-۱۱۹.
  •  
  • ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۵۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۵، ص۵۵۸.
  •  
  • ری شهری، دانشنامه امام حسین،۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۳۱-۳۳۲.
  •  
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج ۱۰، ص۱۲۱.
  •  
  • مفید، الجمل، ۱۴۱۳، ص۳۴۸؛ ذهبی، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام‏، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۸۵.
  •  
  • نصر بن‌مزاحم، وقعه الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۱۱۴ـ۱۱۵.
  •  
  • ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۳، ص۲۴؛ ابن شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۱۶۸.
  •  
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج ۴۴، ص۲۶۶.
  •  
  • ابن عبد البر، الاستیعاب فى معرفه الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج‏۳، ص۹۳۹.
  •  
  • نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۰۷، ص۳۲۳؛ اربلى، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۶۹.
  •  
  • طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‏۵، ص۱۴۷.
  •  
  • ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۱۸۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵.
  •  
  • کلینی، الکافی، ۱۳۶۲، ج۳، ص۲۲۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۲، ص۴۹۷-۴۹۸.
  •  
  • کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش،ج۱، ص۲۹۱؛ ابن شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۰۱.
  •  
  • ابن قتیبه دینوری، الإمامه و السیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۴.
  •  
  • دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۱.
  •  
  • شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال(رجال کشی)، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۰.
  •  
  • شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال(رجال کشی)، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۰.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲.
  •  
  • ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۴، ص۲۹۲؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹،ج۴، ص۳۵.
  •  
  • طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۰ ؛ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۶۷.
  •  
  • حیات فکرى و سیاسى ائمه، جعفریان ،ص ۱۵۷-۱۵۸.
  •  
  • دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۰.
  •  
  • بلاذری، احمد بن یحیى، أنساب الأشراف‏، ۱۴۱۷ق،ج۳، ص۱۵۰.
  •  
  • الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵؛ ابن‌الجوزی، المنتظم، ۱۹۹۲، ج۵، ص۱۸۴.
  •  
  • مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳، ج۱، ص۵۷-۵۹؛ بخاری، سرّالسلسله العلویه، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰؛ شیخ مفید، الارشاد، چاپ رسولی محلاتی، ج۲، ص۱۳۵.
  •  
  • دلائل الامامه، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ رسولی محلاتی، ج۴، ص۷۷؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹.
  •  
  • مطهری در خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۱۳۱-۱۳۳؛ شریعتی در تشیع علوی و تشیع صفوی، ص۹۱؛ دهخدا، لغت نامه؛ جعفر شهیدی در زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ص۱۲ و یوسفی غروی، تقی‌زاده، سعید نفیسی و کریستین سن از جمله کسانی هستند که نظری متفاوت دارند.
  •  
  • اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۵ق، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵
  •  
  • ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۲۹
  •  
  • مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳، ج۱، ص۵۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۶۸؛ بخاری، سرّالسلسله العلویه، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰
  •  
  • مصعب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳، ص۵۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶ـ۲۴۷؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۲-۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶
  •  
  • مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‌۶، ص۲۶۹
  •  
  • اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸
  •  
  • اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸
  •  
  • سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۲۴۹
  •  
  • مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳، ج۱، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵؛ بیهقی، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۴۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ رسولی محلاتی، ج۴، ص۷۷،۱۱۳
  •  
  • مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳، ج۱، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۰۹.
  •  
  • ابن فندق، لباب الانساب، ۱۳۸۵، ص۳۵۵.
  •  
  • واعظ کاشفی، روضه الشهدا، ۱۳۸۲ش، ص۴۸۴.
  •  
  • ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ رسولی محلاتی، ج۴، ص۱۰۹؛ دلائل الامامه، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴.
  •  
  • ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹.
  •  
  • از جمله رجوع کنید به: صدوق، الاعتقادات فی دین الإمامیه، ص۱۰۴؛ ابن‌بابویه قمی، الإمامه والتبصره، ص۱۰۴.
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴، ج۲، ص۳۰.
  •  
  • کلینی، الکافی،۱۳۶۲، ج۱، ص۲۹۷.
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴، ج۲، ص۳۱.
  •  
  • کلینی، الکافی،۱۳۶۲، ج۱، ص۳۰۴.
  •  
  • کلینی، الکافی،۱۳۶۲، ج۱، ص۲۹۱.
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۲؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۸۷.
  •  
  • دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۲؛ بلاذری، احمد بن یحیى، أنساب الأشراف‏، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۵۲.
  •  
  • جعفریان، حیات فکرى و سیاسى ائمه، ۱۳۸۱، ص۱۷۵.
  •  
  • ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۹۹۳، ج۳، ص۲۹۱.
  •  
  • دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۴؛ کشّی، رجال الکشی، ۱۳۴۸، ص۴۸.
  •  
  • ابن سعد، البقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۴۱؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۹۹۱، ج۴، ص۳۴۹ـ۳۵۰.
  •  
  • دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۴-۲۲۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابن قتبیه، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۴.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبرى‏، ۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۴۰؛ شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال(رجال کشی)، ۱۳۴۸، ص۵۰؛ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام‏، ۱۴۰۹، ج۵، ص۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه الدمشق، ۱۴۱۵، ج۱۴، ص۲۰۶.
  •  
  • طبرسی، احمد بن على ، الاحتجاج، ۱۴۰۳، ج۲، ص۲۹۶.
  •  
  • یعقوبی، تاریخ‏ الیعقوبى، دار الصادر، ج۲، ص۲۳۱؛ شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال(رجال کشی)، ۱۳۴۸، ص۴۸؛ اربلی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ۱۴۲۱، ج۱، ص۵۷۴.
  •  
  • ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۸، ص۷۹.
  •  
  • ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۴.
  •  
  • ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.
  •  
  • ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۱۱.
  •  
  • ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۶۸
  •  
  • گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۸۹، ج۱، ص۳۹۲.
  •  
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۵۵؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹، ج۲، ص۳۲.
  •  
  • طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸.
  •  
  • ابومخنف، مقتل‌الحسین، مطبعه العلمیه، ص۵؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۳.
  •  
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۴.
  •  
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۵۶؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۶.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۶۶.
  •  
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۵۷-۱۵۹؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۶-۳۸.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۴۱.
  •  
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۶۰؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۶۶.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبرى، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۵۰؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۸، ص۱۵۹ و ۱۶۱.
  •  
  • الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۰۸، مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۶۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۱.
  •  
  • ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۹۹۱، ج۵، ص۸۳؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۰۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۸۴؛ مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۶۸.
  •  
  • دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۵۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۶؛ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۰۹؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۲.
  •  
  • طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۱۴؛ ابن‌مسکویه، تجارب‌الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۷۱.
  •  
  • بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۸۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵،ص۴۱۴؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹، ج۲، ص۸۹.
  •  
  • طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۱۷؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹، ج۲، ص۹۱.
  •  
  • شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۹۱-۹۴.
  •  
  • طبری، تاریخ الأمم و الملوک،۱۳۸۷، ج۵، ص۴۲۹-۴۳۰.
  •  
  • طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۲۷ و شیخ مفید، الارشاد،۱۴۱۳، ج۲، ص۹۹.
  •  
  • طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۴۶؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه،‌ ص۸۰.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۳۹۹، ج۲، ص۱۱۲؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین(ع)، ۱۴۲۳، ج۲، ص۴۱؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ۱۳۹۰، ج۱، ص۴۶۹.
  •  
  • طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۰-۴۵۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۴۴۱؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل‌الطالبین، دار المعرفه، ص۱۱۸؛ مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹، ج۳، ص۶۲؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹، ج۲، ص۱۱۲.
  •  
  • بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۴۱۱؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۶.
  •  
  • الارشاد، المفید ،ج‏۲،ص۱۱۳، بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۲۰۴؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۵؛ مسعودی، مروج‌الذهب، ج۳، ص۲۵۹.
  •  
  • طبری، تاریخ‌الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۶.
  •  
  • طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۵
  •  
  • طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۵.
  •  
  • مقرم، مقتل الحسین، ۱۴۲۶، ص۳۳۵-۳۳۶.
  •  
  • اشتهاردی، هفت ساله چرا صدا درآورد؟، ۱۳۹۱، ص۱۵۴.
  •  
  • سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ۱۴۰۹، ص۲۲۷-۲۲۸.
  •  
  • صالحی نجف‌آبادی، شهید جاوید، ۱۳۸۷، ص۱۵۷-۱۵۸.
  •  
  • صحتی سردرودی، ۱۳۸۵، ص۲۹۶-۲۹۹.
  •  
  • طبری،تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۸-۴۵۹؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۱۷.
  •  
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۹، ص۳۱۷.
  •  
  • امام خمینی، صحیفه نور، ۱۳۷۹، ج۱۷، ص۵۸.
  •  
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۴۲، ۴۵۳؛ شیخ مفید، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۷؛ طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج۳، ص۹۵.
  •  
  • احمد ابن حنبل، المسند، دارصادر، ج۳، ص۲۶۱؛ ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۵.
  •  
  • طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج۳، ص۱۰۱.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۶، ص۴۱۹-۴۲۲؛ ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۳، ۱۵.
  •  
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۷؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۷.
  •  
  • انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۴۲؛ الطبقات الکبرى، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۸۵.
  •  
  • احمد بن حنبل، المسند، دار صادر، ج۲، ص۴۴۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۱۶۶؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۴.
  •  
  • مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰؛ کلینی،الکافی،۱۳۶۳، ج‏۱، ص۲۸۷.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۱، ص۱۶۸.
  •  
  • زمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۱۵ ق، ذیل آیه ۶۱ آل عمران؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۰۵ق، ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران.
  •  
  • احمد بن حنبل، دارصادر، مسند احمد، ج ۱، ص۳۳۱؛ ابن کثیر، ۱۴۱۹، ج۳، ص۷۹۹؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۹.
  •  
  • یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۶۳.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۱۴ـ۴۱۶.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۹۵؛ ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۲۶۹.
  •  
  • ری شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۱۶۶-۳.۱۷
  •  
  • کلینی، الکافى،۱۳۶۲، ج۱، ص۵۲۸؛ شیخ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱، ص۱۴۵.
  •  
  • مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳، ج۴۴، ص۲۲۳-۲۴۹.
  •  
  • منقری، وقعه صفین، ۱۴۰۳، ص۱۴۲.
  •  
  • کلینی، الکافی، ۱۳۶۲، ج۱، ص۴۶۵.
  •  
  • ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶، ص۶۶.
  •  
  • ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹،، ج۴، ص۸۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳، ج۹۸، ص۶۹.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۱۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵،ج۱۴، ص۱۸۱.
  •  
  • ابن عساکر، تاریخ مدینه الدمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۸۵.
  •  
  • ابن عساکر، تاریخ مدینه الدمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۰، ص۱۹۶ـ۱۹۷؛ برای موارد مشابه رجوع کنید به ابن حزم، المُحَلّی، دارالفکر، ج۸، ص۵۱۵؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۷۶.
  •  
  • اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱، ج۱، ص۵۷۵.
  •  
  • ری شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸، ج۲، ص۱۱۴-۱۱۸.
  •  
  • شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۳۵.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۰۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۹۷.
  •  
  • بلاذری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۲۰۶.
  •  
  • مجلسی، بحار الانوار، ۱۳۶۳، ج۴۵، ص۱۹۶.
  •  
  • مجلسی، بحار الانوار، ۱۳۶۳، ج۴۴، باب ۳۴، ص۲۷۸-۲۹۶.
  •  
  • جامع زیارات المعصومین، ج۳، ص۳۶-۶۹
  •  
  • آئینه‌وند، سنت عزاداری و منقبت‌خوانی، ۱۳۸۶ش، ص۶۵-۶۶ به نقل از ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۱، ص۱۸۳؛ ابن الجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۷، ص۱۵؛
  •  
  • طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱، ص۷۸۷.
  •  
  • ابن طاووس، اللهوف، ۱۴۱۴ق، ص۲۲۵.
  •  
  • خبرگزاری ابنا
  •  
  • رمز و راز آن پرچم سرخ – مرکز ملی پاسخگویی
  •  
  • طباطبائی یزدی، العروه الوثقی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۶۴.
  •  
  • کلیدار، تاریخ کربلاء و حائرالحسین(ع)، ۱۳۷۶، ص۵۱ـ۵۲ و ۵۸ـ۶۰.
  •  
  • آل طعمه، کربلا و حرم‌های مطهر، مشعر، ص ۸۹-۱۱۲
  •  
  • ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۴۷۷.
  •  
  • نگاهی نو به جریان عاشورا، ۱۳۸۷، ص۴۲۵.
  •  
  • طوسی، الامالی، ۱۴۱۴، ص۳۲۷؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹، ج۲، ص۲۱۱.
  •  
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۷۶-۴۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۷؛ مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰؛ ابن کثیر، ۱۴۱۹، ج۳، ص۷۹۹.
  •  
  • مراجعه کنید به حسینی شاهرودی، «امام حسین (ع) و عاشورا از دیدگاه اهل سنت» و ایوب، م، ترجمه قاسمی، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»
  •  
  • ایوب، م، ترجمه قاسمی، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»
  •  
  • ابوبکر ابن عربی، العواصم من القواصم، المکتبه السلفیه، ص۲۳۲.
  •  
  • ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ۱۴۰۶، ج۴، ص۵۳۰-۵۳۱.
  •  
  • سایت گنجور
  •  
  • ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۷.
  •  
  • ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، دار احیاء التراث العربی بیروت، ج۱، ص۲۱۶.
  •  
  • آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵، ج۱۳، ص۲۲۸.
  •  
  • عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹، ص۲۰۷.
  •  
  • عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹، ص۱۴۱.
  •  
  • طه حسین، علی و بنوه، دارالمعارف، ص۲۳۹.
  •  
  • فروخ، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، دار الکتاب العربی، ص۱۵۲.
  •  
  • ناصری داودی، انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت، ۱۳۸۵، ص۲۸۷-۳۱۹.
  •  
  • موسوعه کلمات الامام الحسین، مقدمه، صفحه ز.
  •  
  • مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳، ج۹۵، ص۲۱۴.
  •  
  • کرباسی، دائره المعارف الحسینیه، دیوان الامام الحسین، ۲۰۰۱م. ج۱ و ۲.
  •  
  • ابن شعبه، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۲۳۷-۲۴۰.
  •  
  • مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۹۷-۹۸.
  •  
  • خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳، ج۱، ص۲۷۳.
  •  
  • میانجی، مکاتیب الائمه، ۱۴۲۶، ج۳، ص۸۳-۱۵۶.
  •  
  • اربلی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۹۲.
  •  
  • ابن شعبه، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۲۴۵.
  •  
  • اربلی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۷۳.
  •  
  • ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹، ج۴، ص۶۸.
  •  
  • خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳، ج۱، ص۲۷۳.
  •  
  • ابن شعبه، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۲۴۸.
  •  
  • اسفندیاری، «کتابشناسی کتابشناسی‌های امام حسین(ع)» ۱۳۷۹، ص۴۱.
  •  
  • صفر علی پور، کتابشناسی اختصاصی امام حسین، ۱۳۸۱، ص۲۵۵.
  •  
  • اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، ۱۳۸۰، ص۴۹۱.
  •  
  • آشنایی با دائره المعارف حسینی .
  •  

 

  1. صاحبی، مقتل و مقتل نگاران، ۱۳۷۳ش، ص۳۱
 

 

  • در کتاب لهوف آمده است امام حسین پیش از حرکت به سوی عراق، رسول خدا(ص) را [در خواب] دید که به او فرمود:‌ «إنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلا» خدا خواسته است تو را کشته ببیند.(ابن طاوس، لهوف، ۱۳۴۸، ص۶۵.) نیز گزارش شده است که پیش از حرکت به سوی عراق خطبه‌ای خواند و گفت: گویا می‌بینم که گرگ‌های بیابان، بین نواویس و کربلا، مرا قطعه قطعه می‌کنند.(اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱، ج۱، ص۵۷۳.)
  •  

 

  1. فَإِنَّهُ مَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَهُ نَجَاه(صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵، ج۱، ص۲۶۵.) این روایت در منابع متاخر نقل به معنا شده و با اندکی تفاوت نسبت به اصل روایت به صورت «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» معروف شده است.

منابع

    • آئینه‌وند، صادق و ولایتی، علی اکبر، سنت عزاداری و منقبت‌خوانی در تاریخ شیعه امامیه (چاپ دوم)، با مقدمه محمد تقی‌زاده داوری، قم، موسسه شیعه‌شناسی، ۱۳۸۶ش.
  • آل طعمه، سلمان هادی، کربلا و حرمهای مطهر، تهران، مشعر، بی‌تا.
  • آلوسی، روح المعانی، تحقیق: علی عبد الباری عطیه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • ابن ابی الثلج، تاریخ الائمه، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، چاپ محمود مرعشی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
  • ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق.
  • ابن ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، چاپ مجدی سید ابراهیم، بولاق، بی‌تا.
  • ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت، ۱۴۰۹ق.
  • ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
  • ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵م.
  • ابن اعثم، الفتوح، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۱ق.
  • ابن الجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ طبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۲.
  • ابن الخشاب البغدادی، تاریخ موالید الائمه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی.
  • ابن الصباغ، الفصول المهمه فی معرفه الائمه، ج۲، تحقیق سامی الغریری،‌دار الحدیث، ۱۴۲۲.
  • ابن الطقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، ۱۹۹۷.
  • ابن الفقیه، احمد بن محمد، البلدان، تحقیق یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، ۱۹۹۶.
  • ابن المشهدی، محمد بن جعفر، المزار [الکبیر]، تحقیق جواد القیومی الاصفهانی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌بابویه قمی، ابوالحسن بن علی‌بن‌الحسین (متوفای ۳۲۹)، الامامه والتبصره من الحیره، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۳ش.
  • ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعه الإمام محمد بن سعود الإسلامیه، ۱۴۰۶ق.
  • ابن حبان، صحیح، تحقیق شعیب ارنؤوط، بی‌جا، الرساله، ۱۹۹۳م.
  • ابن حزم،‌ المُحَلّی، تحقیق محمد شاکر، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق و دار احیاء التراث العربی، چهارم.
  • ابن سعد، الطبقات الکبرى‏، بیروت، دار الکتب العلمیه، دوم‏، ۱۴۱۸ق.
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۸-۱۹۷۷.
  • ابن شبّه نمیری، تاریخ المدینه المنوره، اخبار المدینهالنبویه، چاپ فهیم محمد شلتوت، جده، ۱۳۹۹ق، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
  • ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین‏، ۱۴۰۴ق.
  • ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، قم، چاپ هاشم رسولی محلاتی، بی تا.
  • ابن شهرآشوب‏، المناقب، قم، علامه‏، ۱۳۷۹ق.
  • ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، قم، چاپ یوسف بقاعى، ۱۳۸۵ش.
  • ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بی‌جا، بی‌تا.
  • ابن عبد البر، الاستیعاب فى معرفه الاصحاب، تحقیق على محمد البجاوى، بیروت، دار الجیل، اول، ۱۴۱۲ق.
  • ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق‏، بیروت‏، دار الفکر، اوّل‏، ۱۴۱۵ق.
  • ابن فندق بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، تحقق، مهدی رجائی، مکتبه آیت الله المرعشی، قم، ۱۳۸۵.
  • ابن قتیبه دینوری، الإمامه و السیاسه، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، اول، ۱۴۱۰ق.
  • ابن قتیبه دینوری، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، قاهره، الهیئه المصریه العامه للکتاب، ۱۹۶۰.
  • ابن قتیبه، المعارف، قاهره، الهیئه المصریه العامه للکتاب، دوم، ۱۹۹۲م.
  • ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات‏، نجف، دار المرتضویه، ۱۳۵۶ق.
  • ابن قولویه،‌ جعفر بن محمد، کامل الزیارات، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۱۷ق.
  • ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، بى تا
  • ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
  • ابن منظور، لسان العرب‏، بیروت‏، سوم، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
  • ابن نما حلی، جعفر، مثیر الاحزان، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، ۱۴۰۶.
  • ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
  • ابوبکر ابن عربی، العواصم من القواصم، قاهره، المکتبه السلفیه، بی تا.
  • ابومخنف، مقتل الحسین(ع)، تحقیق و تعلیق حسین الغفاری، قم، مطبعه العلمیه، بی‌تا.
  • احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • احمدی میانجی، علی، مکاتیب الائمه، آیت الله احمدى میانجى‏، قم، دار الحدیث‏، ۱۴۲۶ق.
  • اربلى، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، قم، رضى‏، اول، ۱۴۲۱ق.
  • اربلى، علی بن عیسی، کشف الغمه فى معرفه الائمه علیهم‌السلام، چاپ على فاضلى، قم، ۱۴۲۶ق.
  • اسفندیاری، محمد، کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۰ش.
  • اسفندیاری، محمد «کتابشناسی کتابشناسی‌های امام حسین(ع)»، فصلنامه کتاب‌های اسلامی، زمستان ۱۳۷۹، شماره۳.
  • اشتهاردی، علی پناه، هفت ساله چرا صدا درآورد؟ چاپ اول، قم، انتشارات علامه، ۱۳۹۱ش.
  • اصفهانی، ابوالفرج، کتاب الاغانی، قاهره، ۱۳۸۳ق.
  • اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، قم‏، انوار الهدى‏، دوم، ۱۴۲۳ق.
  • الزمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، قم، نشر البلاغه، الطبعه الثانیه، ۱۴۱۵ ق.
  • امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، چاپ حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  • بحرانی، هاشم‌بن سلیمان، مدینهالمعاجز (معاجز اهل‌البیت)، چاپ علاءالدین اعلمى، قم، ۱۴۲۶ق-۲۰۰۵.
  • بخاری، ابونصر سهل بن عبداللّه، سرّالسلسله العلویه، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، ادب المفرد، بیروت، ۱۴۰۶ق.
  • بغدادی، صفی الدین عبدالمؤمن، مراصد الاطلاع علی اسماء الامکنه و البقاع، ج۱، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۹۵۴.
  • بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، بی‌جا، ۱۳۶۱ق.
  • بلاذرى‏، احمد بن یحیى، أنساب الأشراف‏، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی ، بیروت‏، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق احسان عباس، بیروت، جمیعه المتشرقین الامانیه، ۱۹۷۹؛
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمود فردوس العظم، دمشق، ۱۹۹۶-۲۰۰۰.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳ و ۱، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، مکتبه الهلال، ۱۹۸۸م.
  • بیهقى، علی‌بن زید، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، چاپ مهدى رجائى، قم ۱۴۱۰ق.
  • ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۵، تحقیق عبدالرحمن محمد عثمان، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق.
  • تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۲، مصر، دارالمعارف، ۱۳۸۵ق.
  • جعفریان‏، رسول، حیات فکرى و سیاسى ائمه‏، قم‏، انصاریان‏، ششم‏، ۱۳۸۱ش.
  • جعفریان، رسول، گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ۱۳۹۱.
  • جمعی از نویسندگان، نگاهی نو به جریان عاشورا، قم، دفتر تبلیغات اسلامی (بوستان کتاب)، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش.
  • حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق یوسف عبدالرحمن المرعشی، بیروت، ۱۴۰۶ق.
  • حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق.
  • حسین، طه، علیّ و بنوه، قاهره، دارالمعارف، بی تا.
  • حمیرى، عبداللّه‌بن جعفر، قرب الاسناد، قم، ۱۴۱۳ق.
  • خرگوشی نیشابوری، ابو سعید، شرف المصطفی، ج۵، مکه، دارالبشائر الاسلامیه، ۱۴۲۴.
  • خزاز رازى، علی بن محمد، کفایه الاثر فی‌النص علی‌الائمه الاثنی‌عشر، چاپ عبداللطیف حسینى کوه کمرى خوئى، قم، ۱۴۰۱ق.
  • خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، بیروت، مؤسسه البلاغ، ۱۴۱۱ ق.
  • خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
  • خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۵.
  • دانشنامه امام حسین(ع)، محمدی ری شهری و…، ج۱۰، مترجم، محمد مرادی، قم، دارالحدیث، ۱۴۳۰ق/۱۳۸۸ش.
  • دایره المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی و کامران فانی و بهاء الدین خرمشاهی، ج۲، نشر سازمان دایره المعارف تشیع، تهران، ۱۳۶۸ش.
  • دلائل الامامه، منسوب به محمدبن جریر طبرى آملى، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، ۱۴۰۸ق-۱۹۸۸.
  • دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۶، تهران، ۱۳۷۷ش.
  • دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۰۷ق.
  • دینورى، احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر، قم، منشورات الرضى، ۱۳۶۸ش.
  • دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۸ش.
  • ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۵، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳.
  • ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، تخریج شعیب ارنؤوط و تحقیق حسین اسد، بیروت، الرساله، چاپ نهم، ۱۹۹۳.
  • ذهبی، شمس الدین، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام‏، بیروت‏، دار الکتاب العربى‏، دوم‏، ۱۴۰۹ق.
  • ربانی خلخالی، علی، چهره درخشان امام حسین علیه‌السلام، قم، مکتب الحسین، ۱۳۷۹ ش.
  • زبیدى واسطى‏، مرتضى حسینى، تاج العروس من جواهر القاموس‏، بیروت‏، دار الفکر،۱۴۱۴ق.
  • زمانی، احمد، حقایق پنهان، پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی، قم، سوم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰ش.
  • سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، بیروت، ۱۴۰۱ق-۱۹۸۱.
  • سبط بن جوزى، تذکره الخواص‏، قم، منشورات الشریف الرضى‏، اوّل‏، ۱۴۱۸ق.
  • سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین فی أنصار الحسین علیه السلام‏، قم، دانشگاه شهید محلاتى‏، اوّل‏، ۱۴۱۹ق.
  • سماوی، محمد، ابصار العین فی انصار الحسین(ع)، تحقیق محمد جعفر الطبسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لممثلی الولی الفقیه فی حرس الثوره الاسلامیه.
  • سمعانی، الأنساب، ج۸، تحقیق عبدالرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدرآباد، مجلس دائره المعارف العثمانیه، ۱۹۶۲.
  • سید بن طاوس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ش.
  • سید بن طاوس، علی بن موسی، الطرائف، قم، خیام، ۱۴۰۰ق.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، تهران، جهان، ۱۳۴۸ش.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، قم، اسوه، ۱۴۱۴ق.
  • سید رضى‏، نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت‏، ۱۴۱۴ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، تنزیه الانبیاء، بیروت، دوم، دارالاضواء، ۱۴۰۹ق.
  • شریعتی علی، تشیع علوی و تشیع صفوی، تهران، چاپخش، ۱۳۷۷
  • شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۵ش.
  • شهیدی، سیدجعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۰.
  • شوکانی، فتح القدیر، بیروت، عالم الکتب، بی تا.
  • شیخ صدوق، الأمالی، قم، تحقیق قسم الدراسات الإسلامیه – مؤسسه البعثه، ۱۴۱۷ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، چاپ مهدى لاجوردى، قم ۱۳۶۳ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، النجف الأشرف، المکتبه الحیدریه ومطبعتها، ۱۳۸۵ق-۱۹۶۶م.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، تصحیح و تعلیق علی أکبر الغفاری، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، محرم الحرام ۱۴۰۵ق-۱۳۶۳ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۰۱ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
  • شیخ مفید، الارشاد، قم، سعید بن جبیر، ۱۴۲۸ق.
  • شیخ مفید، محمد بن‌نعمان، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، بیروت، ۱۴۱۴ق. (دانشنامه)
  • صدوق، محمد بن علی، التوحید، تحقیق، تصحیح وتعلیق، السید هاشم الحسینی الطهرانی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، بی‌تا.
  • صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، قم، ۱۴۱۶ق.
  • صفار قمى، محمدبن حسن، بصائرالدرجات الکبرى فى فضائل آل محمد (ع)، چاپ محسن کوچه‌باغی‌تبریزى، تهران، ۱۳۶۲ش.
  • صفر علی پور، حشمت الله، کتابشناسی اختصاصی امام حسین، قم، یاقوت، ۱۳۸۱ش.
  • طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروه الوثقی، بیروت، ۱۴۰۴ق.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بی‌جا،‌ دار احیاء التراث العربی، بی‌تا و قاهره، دوم، دار النشر، مکتبه ابن تیمیه، بی‌تا.
  • طبرسی، احمد بن على ، الاحتجاج على أهل اللجاج‏، مشهد، مرتضى‏، ۱۴۰۳ش و نجف، چاپ محمدباقر موسوى خرسان، ۱۳۸۶ق.
  • طبرسی، علی بن حسن، مشکاه الانوار، نجف، کتابخانه حیدریه، ۱۳۸۵ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۰ق.
  • طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی، قاهره، مکتبه القدسی، ۱۳۵۶ق.
  • طبری، عمادالدین حسن بن علی، کامل بهائی، مرتضوی، تهران، ۱۳۸۳ش.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت‏، دوم، دار التراث‏، ۱۳۸۷ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۳۸۲-۱۳۸۷ق/۱۹۶۲-۱۹۶۷.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۲-۱۹۶۷.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الطبری)، ج۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷.
  • طوسی، اختیار معرفه الرجال(رجال الکشی)، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
  • طوسی، الامالی، قم، دار الثقافه، ۱۴۱۴ق.
  • طوسی، الغیبه، قم، دار المعارف الإسلامیه، ۱۴۱۱ق.
  • طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
  • عاملی، ابن حاتم، الدر النظیم، قم، جامعه مدرسین، بی‌تا.
  • عاملی، جعفر مرتضی، الحیاه السیاسیه للامام الحسن(ع)، قم، ۱۴۰۵ق.
  • عاملی، جعفر مرتضی، الحیاه السیاسیه للامام الحسن، بیروت، دارالسیره، بی تا.
  • عاملی، محمد بن مکی (شهید اول)، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۲، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۷.
  • عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۵.
  • عقاد، عباس محمود، ابوالشهداء الحسین بن علی، تهران، المجمع العالمی للتقریب، دوم، ۱۴۲۹ق.
  • علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶و ۴۵، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق.
  • علی بن زید بیهقی، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰.
  • عندلیب، ثارالله، مرکز مطالعات راهبردی خیمه، بی‌تا.
  • فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضه الواعظین، ج۱، قم، رضی، بی‌تا.
  • فخر رازی، محمد بن‌ عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۵ق.
  • فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۱، قم، هجرت، ۱۴۰۹.
  • فروخ، عمر، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، بی تا.
  • قاضى نعمان، نعمان‌بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام والقضایا و الاحکام، چاپ آصف‌بن علی‌اصغر فیضى، قاهره ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵.
  • قاضی طباطبایی، سید محمد علی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، بنیاد علمی و فرهنگی شیهد آیت الله قاضی طباطبایی، قم، ۱۳۶۸ۀ ه. ش.
  • قائدان، اصغر، عتبات عالیات عراق، تهران، مشعر، ۱۳۸۷ش.
  • قمی، عباس، منتهی الامال، ج۱، قم، مؤسسه انتشارات هجرت، ۱۳۷۲ش.
  • قمی، علی بن محمد، کفایه الاثر، قم، بیدار، ۱۴۰۱.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافى‏، تهران، اسلامیه، دوم‏، ۱۳۶۲ش.
  • کاشفی سبزواری، ملا حسین، روضه الشهدا، نوید اسلام، قم، ۱۳۸۲ش.
  • کاشفی، حسین بن علی، روضه الشهدا،‌ چاپ محمد رمضانی، تهران، ۱۳۴۱ش.
  • کتبی، فوات الوفیات، ج۲، تحقیق علی محمد بن یعوض الله و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۰.
  • کرباسی، دائره المعارف الحسینیه، دیوان الامام الحسین، لندن، المرکز الحسینی للدراسات، ۲۰۰۱م.
  • کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
  • کلیدار، عبدالجواد، تاریخ کربلاء و حائر الحسین علیه السلام، نجف، [بی‌تا]، چاپ افست قم، ۱۳۷۶ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دوم، اسلامیه، ۱۳۶۲ش.
  • کوفی، ابن اعثم، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت،‌دار الأضواء، چاپ اول، ۱۹۹۱.
  • گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه‌السلام، زیر نظر مهدی پیشوایی، چ۱، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۹ش.
  • مالقی، محمد، التمهید و البیان، به کوشش محمد یوسف زاید، قطر، ۱۴۰۵ق.
  • مالک بن انس، الموطأ، ج۲، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵.
  • متقی الهندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۳، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹.
  • مجلسى‏، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، تهران، اسلامیه، دوم، ۱۳۶۳ش.
  • محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، قم، آل البیت(ع)، ۱۴۰۸.
  • محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معرف، ۱۳۸۰ش.
  • محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حجج‌اللّه علی‌العباد، قم، ۱۴۱۳ق.
  • مزی، تهدیب الکمال، تحقیق بشار عواد معروف، ج۶، بیروت-لبنان، مؤسسه الرساله، ۱۹۸۵.
  • مسعودی، اثبات الوصیه، منشورات الرضی، قم.
  • مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره،‌دار الصاوی، بی‌تا؛ افست قم،‌دار الثقافه الاسلامیه، بی‌تا.
  • مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹.
  • مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، چاپ شارل پلّا، بیروت، ۱۹۶۵-۱۹۷۹.
  • مسکویه، ابوعلی، تجارت الامم، ج۲، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
  • مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالمعرفه، بیروت،۱۴۲۳ق.
  • مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
  • مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، مرتضی مطهری، تهران، نشر صدرا، ۱۳۸۰ش.
  • مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله على العباد، قم، کنگره شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق.
  • مفید، الارشاد، ج۲، ترجمه محمد باقر ساعدی خراسانی، اسلامیه، ۱۳۵۱ش؛
  • مفید، محمد بن‌نعمان، الارشاد، ترجمه و شرح فارسی، محمدباقر ساعدی، تصحیح، محمدباقر بهبودی، بیجا، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۰ش؛
  • مفید، محمد بن‌نعمان، الارشاد، تحقیق، مؤسسه آل‌البیت(ع) لتحقیق التراث، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق-۱۹۹۳م، (نسخه موجود در لوح فشرده مکتبه اهل‌البیت نسخه دوم).
  • مفید، محمد بن‌نعمان، المقنعه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • مفید، محمد بن‌نعمان، مسار الشیعه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • مقدسی، ابو نصر بن مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م.
  • مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، مکتبه الثقافه الدینیه، بی تا
  • مقدسی، یدالله، باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۱ش.
  • مقریزی، تقى الدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفده و المتاع‏، بیروت، دار الکتب العلمیه، اوّل‏، ۱۴۲۰ق.
  • مقریزی، تقی الدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفده و المتاع، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۲۰ق، چاپ اول.
  • منقری، نصر بن مزاحم، وقعه صفین‏، قم، مکتبه آیه الله المرعشى النجفى‏، دوم، ۱۴۰۳ق.
  • موسوعه کلمات الرسول الاعظم، ج۶، کتاب الحسنین(ع) و کتاب اهل البیت(ع)، مؤلف لجنه الحدیث فی مرکز ابحاث باقرالعلوم(ع)، تهران، نشر امیرکبیر، ۱۳۸۸ش.
  • موسوی المقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه.
  • ناصری داودی، عبدالمجید، انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت، قم، موسسه امام خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • نجفی یزدی، محمد، اسرار عاشورا، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۳ش.
  • نصر بن‌مزاحم، وقعه الصفین، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق- ۱۹۶۲م.
  • نمیری، عمر بن شبه، تاریخ المدینه المنوره، ج۳، قم، دارالفکر، ۱۳۶۸ش.
  • هاشمی نژاد، عبدالکریم، درسی که حسین به انسانها آموخت، تهران، نشر شاهد و بنیاد شهید انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰ش.
  • یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت،‌دار صادر، بی‌تا.

پیوند به بیرون

 

 

 

 

 

 

 

 

پاورپوینت

 

 

 

ab abas baynolharamin Hossein Hossein- imam-hossein karbala karbala—– moharram ab 1